Unaudited

Subtitles were not yet audited by the editorial team. Caution is advised!
Poster for V for Vendetta (2005).

Movie information

Title V for Vendetta (2005)
Type Movie

Subtitle info

ID cgwY
Created Apr 13, 2012, 10:00:02 AM
Contributor Anonymous
Language Farsi
FPS N/A


User votes

No votes

User reports

Poor subtitle quality. 0
File is not a subtitle! 0
Wrong movie or episode entry. 0
Wrong language. 0
Wrong release. 0
Garbled text (strange characters, like rectangles and such). 0

Releases

www.falsafeyeshour.blogfa.com

Subtitles preview

Filename
vf. enteqam
Name
vf_ enteqam
Content preview
# Start End Metadata Lines
1 00:00:8.104 00:00:14.227
  1. وي " براي انتقام "
  2. 2
  3. بياد آور ، بياد آور
  4. پنجم نوامبر را بياد آور
  5. 3
  6. باروت، خيانت، توطئه
  7. 4
  8. ! ميدانم چرا گلوله و باروت خائنند
  9. 5
  10. و بايد فراموش بشوند
  11. 6
  12. ولي در مورد آن مرد چي بگويم ؟
  13. 7
  14. اسمش "فاوكس" بود
  15. 8
  16. در سال 1605 قصد داشت ، مجلس شورا را منفجر نمايد
  17. 9
  18. واقعا" او کي بود ؟
  19. 10
  20. دنبال چي بود ؟
  21. 11
  22. ياد گرفتيم آرمانها را بخاطر بسپاريم
  23. نه آدمها را
  24. 12
  25. چون يک آدم ممکنه از بين برود
  26. 13
  27. ممكنه كه دستگير و كشته بشود
  28. 14
  29. اما 400 سال بعد
  30. 15
  31. يك آرمان ميتواند دوباره ظهور کرده
  32. و دنيا را تکان بدهد
  33. 16
  34. من شاهد بازگشت يك آرمان بودم
  35. 17
  36. من ديدم كه مردم به خاطرش كشته ميشوند
  37. 18
  38. و به خاطر دفاع از آرمانهايشان پذيراي مرگ ميشوند
  39. 19
  40. اصول و عقايد را نميتوان بوسيد
  41. 20
  42. نميتوان لمسشان کرد و در آغوش گرفت
  43. 21
  44. اصول و عقايد ، نه زخمي ميشوند و نه درد ميکشند
  45. 22
  46. همچنانکه عاشق هم نخواهند شد
  47. 23
  48. اما چيزي که من از دست دادم ، يک آرمان نيست
  49. 24
  50. بلكه يك مَرده
  51. 25
  52. مردي که روز 5 نوامبر را بخاطرم آورد
  53. 26
  54. مردي كه هرگز فراموشش نميكنم
  55. 27
  56. فکر ميکنم در آنزمان ، آمريکا از نظر
  57. تجهيزات پزشکي ، در مضيقه بود
  58. 28
  59. زيرا مقاديري گندم و اسلحه فرستاده بودند
  60. 29
  61. ! بعنوان حسن نيت
  62. 30
  63. ميخواهيد افکارم را دريابيد
  64. 31
  65. شما داريد برنامه من را نگاه ميكنيد
  66. 32
  67. الان بهترين زمانه ، براي نشان دادن
  68. افکارمان در مورد جوامع ديگر
  69. 33
  70. ! به نظرم ، زمان تسويه حساب با آنهاست
  71. 34
  72. چطوراست امشب برويم لنگرگاه و آن
  73. کثافتهاي لعنتي را برگردانيم
  74. 35
  75. به همان گورستاني که مستحقشند
  76. 36
  77. کي با من موافق است ؟ کي ؟
  78. 37
  79. خوشتان آمد ؟
  80. 38
  81. گورستاني بنام آمريکاي لعنتي
  82. چيزي مانده براي گفتن ؟
  83. 39
  84. اينجا كشوري بود كه همه چيز داشت
  85. 40
  86. و حالا ، 20 سال بعد تبديل شده به
  87. 41
  88. بزرگترين قرنطينه جذاميها
  89. 42
  90. چرا ؟ بي ديني
  91. 43
  92. اجازه بدهيد ، تكرار كنم
  93. 44
  94. بي ديني
  95. 45
  96. اين جنگ را آنها شروع نکردند
  97. ! اين بلاها از طرف آنها نبود
  98. 46
  99. ! اين قضاوت و سرنوشت بود
  100. 47
  101. هيچكس نميتواند از گذشته اش فرار كند
  102. همچنانکه از روز موعود هم نميتوان گريخت
  103. 48
  104. شما فكر ميكنيد خدايي اون بالا نيست ؟
  105. 49
  106. فكر ميكنيد بالاي سر اين كشور
  107. کسي ما را نگاه نميكند ؟
  108. 50
  109. حالا چه توضيحي برايش داريد ؟
  110. او ما را آزمود ! ولي ما جان بدر برديم
  111. 51
  112. ! ما كاري را كرديم كه مجبور به انجامش بوديم
  113. 52
  114. ايزلينگتون ، انفيلد ، اينجاها بودند
  115. 53
  116. مهاجرين ، مسلمانان
  117. 54
  118. همجنس بازها ، تروريستها
  119. 55
  120. فاسدين بيمار
  121. 56
  122. قدرت ملي ، اتحاد ديني
  123. 57
  124. من يك مرد خداترس هستم
  125. و به اين مسئله افتخار ميكنم
  126. 58
  127. به نظرم سخنراني كافي است ، ممنونم
  128. 59
  129. لعنتي آشغال
  130. 60
  131. الان در زمان "تردد ممنوع " هستيم
  132. 61
  133. افراد غير مجاز بازداشت خواهند شد
  134. 62
  135. ! اين بخاطر حمايت از شماست
  136. 63
  137. الان در زمان تردد ممنوع هستيم
  138. 64
  139. افراد غير مجاز بازداشت خواهند شد
  140. 65
  141. ! اين به دليل حمايت از شماست
  142. 66
  143. ببخشيد ، شما را نديدم
  144. 67
  145. عجله داريد ؟
  146. نه ، من فقط
  147. 68
  148. الان زمان منع رفت وآمد است
  149. عمويم مريض شده است
  150. 69
  151. عموي مريض ؟ نظرت چيه ويلي ؟
  152. چرت و پرت است
  153. 70
  154. اشتباه كردم . نبايد در زمان
  155. منع رفت و آمد بيرون مي آمدم
  156. 71
  157. شايد بهتر باشد قبل از اينكه
  158. بروي پيش عمويت ، با ما بيايي
  159. 72
  160. ببين ، دوست من او مريضه . نيستي ؟
  161. 73
  162. واقعا مريض و غمگين
  163. 74
  164. به من دست نزن
  165. ! اوه ويلي ، گربه چنگ ميزند
  166. 75
  167. او ما را تهديد كرد ؟
  168. آره ، آره
  169. 76
  170. ميداني كه اين چه معني داره ، نميداني ؟
  171. 77
  172. ! يعني ما از روش خودمون استفاده ميكنيم
  173. 78
  174. و تو هم بايد قورتش بدي
  175. 79
  176. شماها مامورين امنيتي هستيد ؟
  177. انگار متوجه شد
  178. 80
  179. نه... خواهش ميكنم... نميدانستم
  180. 81
  181. هنوزم متوجه نيستي
  182. ولي خواهي شد
  183. 82
  184. با طلوع آفتاب اگرتو پشيمان‌ترين
  185. آدم لندن نباشي
  186. 83
  187. ! حتما درد كشيده ‌ترينشان خواهي بود
  188. 84
  189. نه، خواهش ميكنم اين كار را نكنيد
  190. 85
  191. ميروم خانه ، ديگر تكرار نميشود
  192. خواهش ميكنم
  193. 86
  194. چي فكر ميكنيد ، خانم ؟
  195. تركه را كه گذاشتي كنار، بچه را لوس كردي
  196. 87
  197. كمك... كمك
  198. 88
  199. ! بد ذاتي تصاعدي طبيعت ، به شما حمله کرده است
  200. 89
  201. چي گفتيد ؟
  202. حشره كثيف
  203. 90
  204. خوش شانسي همراه با شمشير در اهتزاز
  205. 91
  206. همراه با اعدامي خون آلود
  207. 92
  208. ما مامورين اطلاعاتي هستيم
  209. 93
  210. ! يا عيسي مسيح
  211. ممنونم
  212. 94
  213. ما اين مايه مباهات را سرزنش ميکنيم
  214. 95
  215. كه با چهره اي روحاني و رفتاري مذهبي
  216. پيش شيطان خودشيريني ميكند
  217. 96
  218. معني اين چيست ؟
  219. تركه را بذار كنار
  220. 97
  221. من اطمينان ميدهم كه
  222. به شما آسيبي نميرسانم
  223. 98
  224. تو كي هستي ؟
  225. كي ؟
  226. 99
  227. كسي كه به وظيفه اش عمل ميكند
  228. 100
  229. مردي با نقاب
  230. 101
  231. آه ، ميبينم
  232. البته كه ميبينيد
  233. 102
  234. من در مورد قدرت بينايي شما نمي پرسم
  235. 103
  236. من تنها در مورد تناقض سوال از يك مرد
  237. نقابدار درمورد هويتش صحبت ميكنم
  238. 104
  239. خيلي خوب
  240. ولي در اين شبهاي فرخنده
  241. 105
  242. اجازه بدهيد به جاي القاب كليشه اي
  243. 106
  244. در توضيح اين شخصيت دراماتيك
  245. 107
  246. : بگويم
  247. 108
  248. در يک نگاه ، يک سرباز کثيف نمايشنامه
  249. 109
  250. که همزمان در هر دو نقش قرباني و جلاد
  251. ! در پَستي و بلندي ايمان بازي ميکند
  252. 110
  253. اين چهره ، نه در پشت لايه اي از غرور
  254. 111
  255. بلکه نشانه اي از افکار مردم است ،
  256. هرچند الان ناپيداست
  257. 112
  258. با اين حال اين ملاقات با ارزش
  259. يک آزار کهنه براي زنده کردن است
  260. 113
  261. و عهد کرده براي درهم شکستن
  262. پيشگامان رذالت و طلايه داران گناه و پليدي
  263. 114
  264. و براي اطمينان از نابودي حرص و شرارت
  265. 115
  266. تنها قضاوت خونخواهي است . يک انتقام گيري
  267. 116
  268. که بسان فانوس ، نور را بر حقيقت و ارزشها ، بتاباند
  269. 117
  270. يک روز بايد صداقت و عفت بيدار شوند
  271. 118
  272. حقيقتا" اين معجون کلمات به درازا کشيد
  273. 119
  274. بگذاريد فقط اضافه كنم
  275. كه از ملاقاتتان خوشبختم
  276. 120
  277. و ميتوانيد من را "وي" خطاب كنيد
  278. 121
  279. شما ديوانه نيستيد ؟
  280. 122
  281. ميدانستم اين را خواهيد گفت
  282. 123
  283. ولي ميتوانم بپرسم با چه كسي دارم صحبت ميكنم ؟
  284. 124
  285. من ايوي هستم
  286. ايوي ؟ البته
  287. 125
  288. البته ايوي
  289. 126
  290. معني اون چيه ؟
  291. منظور اينست كه من مثل خداوند
  292. 127
  293. ! به اتفاق و شانس اعتقاد ندارم
  294. 128
  295. آسيب ديديد ؟
  296. 129
  297. نه ، خوبم
  298. 130
  299. متشكرم
  300. آه ! فكر كنم كار من تمام شده
  301. 131
  302. ايوي ! به موسيقي علاقه داري ؟
  303. فكر ميكنم دارم
  304. 132
  305. من يك موسيقيدان هستم وحاضرم
  306. 133
  307. براي اجراي يك موسيقي خوب
  308. 134
  309. چه نوع موزيکي مينوازيد ؟
  310. 135
  311. سازهاي ضربي ، تخصص من است
  312. 136
  313. ولي امشب بايد اركستر رو به صدا در بياورم
  314. 137
  315. و باعث افتخار من است اگر من را همراهي کنيد
  316. 138
  317. فكر نميكنم . بايد برگردم خانه
  318. 139
  319. بهت قول ميدم كه قبلا هرگز
  320. چنين چيزي را نديده باشي
  321. 140
  322. و بعد از آن به سلامت راهي خانه خواهي شد
  323. 141
  324. باشه
2 00:08:59.772 00:09:1.081
  1. اين بالا خيلي زيباست
  2. 143
  3. صحنه اي بهتر از اين پيدا نميشود
  4. 144
  5. من كه سازي نميبينم
  6. 145
  7. نيروي بينايي تو به كمكت خواهد آمد
  8. 146
  9. ولي صبر كن ؛ من اين موسيقي را
  10. ! به بانوي عدالت تقديم ميكنم
  11. 147
  12. و به افتخار روز مقدسي كه او بوجود آمد
  13. 148
  14. و به از بين بردن دروغگويي كه
  15. به جاي اون ايستاده
  16. 149
  17. بگو ببينم ايوي ! ميداني امروز چه روزي است ؟
  18. 150
  19. 4 نوامبر ، نه درست نيست
  20. 151
  21. شعر: بيادآور، بيادآور
  22. پنجم نوامبر را بياد آور
  23. 152
  24. باروت، خيانت، توطئه
  25. 153
  26. دليل خيانت باروت را ميدانم
  27. 154
  28. كه بايد هميشه فراموش بشود
  29. 155
  30. اول اورتور
  31. 156
  32. بله
  33. 157
  34. بله ، سازهاي زهي
  35. 158
  36. با دقت گوش كن ، ميشنوي ؟
  37. 159
  38. حالا سازهاي فلزي
  39. 160
  40. ميشنوم
  41. 161
  42. مامان بيرون را ببين
  43. آنها دارند موسيقي اجرا ميكنند
  44. 162
  45. چطور اين كار را ميكني ؟
  46. صبركن
  47. 163
  48. و اينك كنسرت تو
  49. 164
  50. چقدر زيباست، نه ؟
  51. 165
  52. آقايون شما چهار ساعت فرصت داشتيد
  53. گزارش بدهيد . آقاي كريدي ؟
  54. 166
  55. ديوارها محافظت ميشوند
  56. 167
  57. همه شاهدهاي اصلي بازداشت هستند
  58. 168
  59. خوب است آقاي استريج
  60. 169
  61. يك دستگاه ضبط كننده كه در سيستم فرستنده
  62. اضطراري جاسازي شده بود ، پيدا کرديم
  63. 170
  64. يک قطعه موسيقي از چايكوفسكي در سال 1812
  65. 171
  66. به ليست سياه اضافه اش كنيد
  67. هرگز نميخواهم دوباره بشنومش
  68. 172
  69. بله قربان
  70. 173
  71. همچنين در حال استراق سمع
  72. مكالمات تلفني هستيم
  73. 174
  74. و تمام مكالماتي را كه مربوط به
  75. انفجار باشد كنترل ميكنيم
  76. 175
  77. آقاي واسكومب ! ما در مورد
  78. اين مسئله چكار ميكنيم ؟
  79. 176
  80. ما بهش ميگوييم : تخريب اضطراري
  81. 177
  82. ما تمام شبكه ارتباطات را تحت پوشش داريم
  83. 178
  84. افراد حرفه اي امنيت ساختمان را
  85. كاملا تحت نظر دارند
  86. 179
  87. ميخواهم در مورد خطرات اين ساختمان قديمي
  88. صحبت كنم
  89. 180
  90. و اينكه چطور از نزديك شدن به يك عمارت قديمي
  91. خودداري كنيم
  92. 181
  93. او بايد به اين نتيجه رسيده باشد كه عمارت
  94. جديد نشاندهنده زمان ما خواهد بود
  95. 182
  96. و همچنين آينده اي كه نتيجه افكار ماست
  97. 183
  98. ! آقاي هيير
  99. 184
  100. دوربينهاي نظارتي ما چندين تصوير
  101. از آن تروريست گرفته اند
  102. 185
  103. ولي نقابش امكان شناساييش را از بين برده
  104. 186
  105. ما همين طور تصوير دختري را كه مأمورهاي
  106. آقاي كريدي بازداشت كرده بودند ، داريم
  107. 187
  108. او كيه آقاي فينچ ؟
  109. هنوز مطمئن نيستيم
  110. 188
  111. ولي داريم رويش كار ميكنيم
  112. چيز ديگري هست ؟
  113. 189
  114. ما محل آتش بازي را پيدا كرديم
  115. 190
  116. و همچنين نشانه‌هايي از مواد محترقه را هم
  117. بدست آورده ايم
  118. 191
  119. متاسفانه به نظر ميرسد که اين وسايل
  120. با مهارت زيادي
  121. 192
  122. به وسيله مواد شيميايي غير رسمي
  123. در خانه ساخته شده اند
  124. 193
  125. لذا پيدا کردن سازنده آنها ، مشکل است
  126. 194
  127. هركسي كه بوده ، به کارش وارد است
  128. 195
  129. تفسيرهاي تخصصي كافيست
  130. آقاي فينچ ! تمامش بي ربط بود
  131. 196
  132. ! ببخشيد صدراعظم
  133. 197
  134. آقايان ! اين يك امتحان است
  135. 198
  136. ! لحظاتي مثل اكنون نشاندهنده درجه ايمانست
  137. 199
  138. شكست ، نشاندهنده شك ما
  139. ! به همه چيزهايي كه بهشان معتقديم ، است
  140. 200
  141. چيزهايي كه به خاطرشان جنگيديم
  142. 201
  143. شك ، اين كشور را به درون هرج و مرج پرتاب
  144. خواهد كرد و من اين اجازه را نميدهم
  145. 202
  146. آقايان من ميخواهم كه اين تروريست
  147. ! را پيدا کنيد
  148. 203
  149. و ميخواهم بفهمد كه معني واقعي ترور چيست
  150. 204
  151. ! انگلستان پيروز است
  152. 205
  153. ! انگلستان پيروز است
  154. 206
  155. تو فكر ميكني مردم اين را بخرند ؟
  156. چرا كه نه ؟
  157. 207
  158. اين شبكه "بي تي ان" هست
  159. 208
  160. كار ما گزارش اخبارست ؛ نه جعل شان
  161. 209
  162. آن كار دولت است
  163. 210
  164. در سمت روشن مسايل
  165. 211
  166. به نظر ميرسد گروهي كه مسئول
  167. انفجار عمارت قديمي بوده است
  168. 212
  169. ميخواسته به آن دختر
  170. يك هديه با شكوه و ناگهاني بدهد
  171. 213
  172. اگر چه انفجار، برنامه ريزي شده بود براي
  173. 214
  174. زمان اجراي موسيقي و آتش بازي
  175. ولي به گفته رئيس سازمان
  176. 215
  177. برنامه ريزي در کار نبوده است
  178. 216
  179. تو اين چرت و پرتها را قبول داري ؟
  180. هيچ خوني در انفجار ريخته نشده است
  181. 217
  182. من ديدمش . همه چيز را ديدم
  183. 218
  184. ديديش ؟
  185. نه ، ديشب
  186. 219
  187. آره ،‌ درست است ، ديشب تو رفتي "بابا ديتريك" را
  188. ببيني
  189. 220
  190. ايوي ! اينجايي ؟
  191. 221
  192. تو هنوز هم براي من كار ميكني
  193. متاسفم
  194. 222
  195. من دوتا قهوه و سه تا اسپرسو ميخواهم
  196. 223
  197. و "ديتريك" هم منتظر قهوه اش است
  198. 224
  199. من متوجه نميشوم
  200. 225
  201. چرا او يک ماسك شبيه ماسك "فاوكس" زده بود ؟
  202. فاوكس" که نميخواست پارلمان را منفجر كند ؟
  203. 226
  204. خيلي هم دير نشده
  205. او هنوز 16 ساعت وقت دارد
  206. 227
  207. شايد تازه شروع كرده
  208. 228
  209. بله ؟
  210. 229
  211. بسيار خوب ، برويم سراغ دختره
  212. 230
  213. ببين ، حواس من را پرت نكن . من ميخواهمش
  214. گاو مصلوب
  215. 231
  216. روانيه ؛ ولي هيچ وقت تصويب نميشود
  217. 232
  218. بايد دوباره بنويسيدش . باشه ؟
  219. برو
  220. 233
  221. ! يادم نمي آيد كنار زني جذابتر ايستاده باشم
  222. 234
  223. آقاي دتريك
  224. گوردون لطفا
  225. 235
  226. نميخواهم بمن بگوييد آقا كه فكر كنم پير شده ام
  227. 236
  228. گوردون
  229. 237
  230. من ديشب داشتم مي آمدم كه
  231. مأمورهاي اطلاعاتي جلويم را گرفتند
  232. 238
  233. من هم ترسيدم و رفتم خانه
  234. 239
  235. متاسفانه بعد از ديشب مقررات منع
  236. رفت و آمد سخت تر شده است
  237. 240
  238. گرفتمت
  239. 241
  240. ! هي فرد
  241. همه را از اشعه ايكس رد كردي ؟
  242. 242
  243. نه ، پراز بمب هستند
  244. 243
  245. پس صبر كن تا زمان آگهي ها ، خنثي يشان كنم
  246. 244
  247. باورم نميشد اينچنين آشغالي را نگاه ميكني
  248. چي ؟
  249. 245
  250. دختره با ليزر تير ميزند
  251. 246
  252. اينها چي هستند ؟
  253. 247
  254. نميدانم ، پست آورده . نوشته طبقه سوم
  255. 248
  256. بايد
  257. 249
  258. كاشكي يكي آنقدر جرأت داشت كه به آن لوس
  259. ننُر بگويد ، اين شبكه تلويزيون ، جاي بازي اش نيست
  260. 250
  261. اين ديگر چيه ؟
  262. 251
  263. بگذارشان كنار تا ببينم به چه دردي ميخورند
  264. 252
  265. به نظر جدي مي آيد
  266. پدر و مادرش فعال سياسي بودند
  267. 253
  268. آنها وقتي دختر 12 سالش بوده بازداشت شدند
  269. چي سر دختر آمد ؟
  270. 254
  271. پروژه پرورش فكري نوجوانان
  272. 255
  273. براي 5 سال لعنتي
  274. 256
  275. ما به پشتيباني احتياج داريم
  276. ولي زياد نباشد
  277. 257
  278. شما مطمئن هستيد قربان؟
  279. 258
  280. ميخواهم با دختره صحبت كنم
  281. قبل از اينكه برود تو زندانهاي آقاي كريدي
  282. 259
  283. اون كي است ؟
  284. 260
  285. مرا مسخره نكن . يا رمز عبور را بده
  286. ... يا چنان بلايي سرت مياد
  287. 261
  288. لعنتي
  289. 262
  290. يالا ، حركت
  291. 263
  292. شما دو تا مواظب آسانسور باشيد
  293. بقيه با من بيايند
  294. 264
  295. ! توجه ! توجه
  296. 265
  297. همه پرسنل ، ساختمان را تخليه كنند
  298. 266
  299. اين يک تمرين نيست
  300. 267
  301. همه پرسنل ساختمان را تخليه كنند
  302. 268
  303. چه اتفاقي دارد مي افتد ؟
  304. 269
  305. اين گير كرده است
  306. بشكن
  307. 270
  308. دومينيك
  309. 271
  310. پليس ! از سر راه برويد كنار
  311. 272
  312. از سر راه برويد كنار
  313. 273
  314. لعنتي
  315. 274
  316. آنچه را كه ميدانستم گفتم
  317. 275
  318. آنچه را كه ميدانستم گفتم
  319. انگلستان پيروز است
  320. 276
  321. راهروها را خالي كنيد
  322. قربان
  323. 277
  324. ! كمك ! كمك
  325. 278
  326. به آن دست نزن
  327. 279
  328. پدر ! تلويزيون چه مشکلي دارد ؟
  329. 280
  330. ! عصر به خير لندن
  331. 281
  332. اجازه بدهيد معذرت خواهي بكنم
  333. كانال اضطراري است
  334. 282
  335. من هم مانند بسياري از شما طرفدار رفاه
  336. ! و آسايش ، در زندگي روزمره هستم
  337. 283
  338. امنيتي كه در آشناييها وجود دارد
  339. آرامشي كه در تكرار كارهاست
  340. 284
  341. لعنتي
  342. 285
  343. من هم مثل همه از اينها لذت ميبرم
  344. ولي در يك مجلس يادبود
  345. 286
  346. اون چيست مامان ؟
  347. 287
  348. كه بوسيله اش حوادث مهمي
  349. كه در گذشته رخ داده اند
  350. 288
  351. و معمولا همراه ميشوند با مرگ يك شخص
  352. يا پايان يك كشمكش خونين
  353. 289
  354. به وسيله يك روز يادبود جشن گرفته ميشوند
  355. 290
  356. من فكر ميكنم ما ميتونيم اين 5 نوامبر
  357. را به
  358. 291
  359. روزي كه متاسفانه فراموش ميشود
  360. 292
  361. ، براي مدت كوتاهي از زندگي روزمره جدا بشويم
  362. ، بنشينيم و با هم كمي صحبت كنيم
  363. 293
  364. البته افرادي هم وجود دارند كه
  365. نميخواهند ما صحبت كنيم
  366. 294
  367. بگذار فكر كنم ، بگذار فكركنم
  368. 295
  369. حتي اکنون هم كه دستورات دارند
  370. توي تلفنها داده ميشوند
  371. 296
  372. و مردان مسلح در حال رسيدن هستند
  373. 297
  374. صدراعظم
  375. لعنت
  376. 298
  377. چرا ؟ چون تا زماني كه چماق
  378. به جاي گفتگو به كار برده ميشود
  379. 299
  380. كلمات هميشه قدرتمند هستن
  381. 300
  382. كلمات داراي معاني هستند
  383. 301
  384. و براي كساني كه اهل شنيدن باشند
  385. حقيقت را بشارت ميدهند
  386. 302
  387. و حقيقت اين است كه
  388. 303
  389. مشكلات وحشتناكي توي اين كشور وجود دارد
  390. 304
  391. شما اين را طراحي كرديد . خواستيد بدون خطا
  392. باشد . شما با تلويزيونهاي لندن صحبت كرديد ؟
  393. 305
  394. ظلم و بي عدالتي، تعصب و افسردگي
  395. 306
  396. و جايي كه شما زماني در آنجا
  397. آزادي اعتراض كردن داشتيد
  398. 307
  399. آزادي فكر كردن ، آزادي حرف زدن
  400. 308
  401. ولي حالا ما سانسور و نظارت شديد داريم
  402. پيروي اجباري از عقايد حاکمان
  403. 309
  404. فرمانبرداري و وفادار بودن
  405. دوربينها ، دوربينها را ميخواهم
  406. 310
  407. چطور اين اتفاق افتاد ؟
  408. چه كسي را سرزنش كنيم ؟
  409. 311
  410. يقينا" افرادي هستند كه
  411. مسئوليت بيشتري دارند
  412. 312
  413. اين افراد جوابگو خواهند بود
  414. 313
  415. حقيقت گفته شد . اگر شما
  416. به دنبال گناهكار هستيد
  417. 314
  418. كافي است كه به آينه نگاهي بكنيد
  419. 315
  420. ميدانم چرا اينكار را كرديد
  421. 316
  422. ميدانم كه ترسيده ايد
  423. 317
  424. چه كسي نمي ترسد ؟ جنگ، ترور، بيماري
  425. 318
  426. بزرگترين مشکل اينست که
  427. 319
  428. ،عقل و منطق با زايل کردن شعورتان
  429. شما و زندگيتان را از بين ميبرند
  430. 320
  431. استرس بهترين چيزهايتان را ميگيرد
  432. 321
  433. و در اين وحشت دروني ، شما تبديل
  434. ميشويد به صدراعظم ، آدام ستلر
  435. 322
  436. او قولهاي زيادي در مورد صلح به شما داد
  437. 323
  438. ودر عوض تنها چيزي كه از شما خواست
  439. ! سكوت و فرمانبرداري بود
  440. 324
  441. بازرس ! آنها رسيدن
  442. ديشب من خواستم اين سكوت را بشكنم
  443. 325
  444. ديشب من عمارت قديمي را منفجر كردم
  445. 326
  446. تا چيزي را بخاطر اين كشور
  447. بياورم كه فراموش كرده است
  448. 327
  449. صدسال پيش يك شهروند خوب
  450. خواست كه روز 5 نوامبر را
  451. 328
  452. براي هميشه توي خاطرات ما تثبيت بکند
  453. 329
  454. ، اميدوار بود كه به جهان ، عدالت
  455. ! آزادي و روشنايي را يادآوري كند
  456. 330
  457. که فراتر از كلمات
  458. 331
  459. داراي ابعاد مختلفي هستند
  460. 332
  461. ، پس اگر چيزي نديده ايد
  462. 333
  463. ، اگر جنايات حكومت بر شما پوشيده است
  464. 334
  465. پس خواهش ميكنم روز 5 نوامبر را فراموش كنيد
  466. 335
  467. ولي اگر چيزي را كه من ميبينم شما هم
  468. ميبينيد
  469. 336
  470. چيزي را كه من حسش ميكنم شما هم حس ميكنيد
  471. و دنبال همان چيزي هستيد كه من دنبالش هستم
  472. 337
  473. ازشما ميخواهم كه كنار من بايستيد
  474. از امشب تا يکسال ديگر
  475. 338
  476. بيرون از دروازه‌هاي مجلس شورا
  477. 339
  478. ... و با هم 5 نوامبري را برايشان ميسازيم
  479. 340
  480. كه هرگز فراموش نشود
  481. 341
  482. پر از دود است
  483. او از دستگاه دودساز استفاده كرده است
  484. 342
  485. خروجيها را محافظت کنيد
  486. 343
  487. هيچكس خارج نشود
  488. بقيه بيايد دنبال من
  489. 344
  490. چپ
  491. 345
  492. شما راست
  493. 346
  494. پخش بشويد
  495. 347
  496. شليك نكنيد ، لطفا شليك نكنيد
  497. 348
  498. آماده شليك باشيد
  499. 349
  500. او روي صورت همه ما نقاب گذاشته است
  501. 350
  502. يا مسيح
  503. 351
  504. شليك نكنيد
  505. صبر كنيد
  506. 352
  507. صبر كنيد
  508. آماده شليك باشيد
  509. 353
  510. ! بي حركت ! كسي حركت نكند
  511. 354
  512. اگر نقاب روي صورتتان است زانو بزنيد
  513. 355
  514. نقابها را برداريد
  515. عجله كنيد
  516. 356
  517. يك بمب توي اتاق كنترل كارگذاشته شده است
  518. 357
  519. نه
  520. 358
  521. جونز! افرادي را كه نقاب ندارند ، ببريد بيرون
  522. بله آقا
  523. 359
  524. مارشال ! اين مرد را جابجا كن
  525. قربان
  526. 360
  527. بقيه حركت
  528. 361
  529. خدايا
  530. 362
  531. عجله كنيد ! تو، همه بيرون
  532. 363
  533. بمب ساعتي
  534. 364
  535. ميداني چقدر طول ميكشد اگر
  536. بخواهيم اينجا را دوباره از نو بسازيم ؟
  537. 365
  538. ميداني داري چكار ميكني ؟
  539. 366
  540. ! صبر كن ! صبركن
  541. 367
  542. به من شليك نكنيد
  543. خودش است
  544. 368
  545. ! زانو بزن ! زانوبزن
  546. 369
  547. لطفا" به من آسيب نرسانيد
  548. 370
  549. برويم
  550. 371
  551. انجامش دادم
  552. 372
  553. انجامش دادم
  554. 373
  555. بي حركت
  556. 374
  557. دستهايت را بگذار روي سرت وگرنه شليك ميكنم
  558. 375
  559. بايد بگويم از زمان رسيدن
  560. نيروهاي ويژه تعجب كردم
  561. 376
  562. انتظار تو را نداشتم
  563. 377
  564. ما قبل از اينكه تو بياي اينجا بوديم
  565. ! آقاي بدشانس
  566. 378
  567. نميدانستم
  568. 379
  569. ما برنامه‌هاي عادي را قطع كرديم تا گزارش
  570. وحشتناكي را به اطلاعتان برسانيم
  571. 380
  572. يك تروريست برج "جردن" را لحظاتي پيش اشغال كرده
  573. 381
  574. يك تروريست رواني كه با حرف "وي" شناخته ميشود
  575. 382
  576. اويک بمب قوي را توي اتاق كنترل كار گذاشته است
  577. 383
  578. براي نابودي شهروندان بي گناه ، تا بدين
  579. وسيله پيامي از نفرت را ، از تلويزيون پخش كند
  580. 384
  581. ! ما اين فيلم را از يك پليس شريف دريافت كرديم
  582. 385
  583. ايست ! ايست ! وگرنه شليك ميكنيم
  584. 386
  585. اين فقط گزارشات اوليه بود
  586. 387
  587. ولي اعتقاد بر اين است كه در جريان اين هجوم قهرمانانه
  588. 388
  589. تروريست به ضرب گلوله كشته شده است
  590. 389
  591. چرت وپرت است
  592. 390
  593. تكرار ميكنم ، با توجه به گفته‌هاي مسئولان
  594. خطر تمام شده
  595. 391
  596. تروريست مرده
  597. 392
  598. آنجا ، او چه فكري دارد ؟
  599. 393
  600. ميخواهد ولش كند و برود ؟
  601. 394
  602. بعد از اينكه دختره نجاتش داد ؟
  603. 395
  604. او يك تروريست است . انتظار نداشته باش
  605. مثل من و تو رفتار كند
  606. 396
  607. ! يك بخشي از وجودش هنوز انسانه
  608. 397
  609. و بهرحال دختره با اوست
  610. 398
  611. تو من را ترساندي
  612. معذرت ميخواهم
  613. 399
  614. حالت خوب است ؟
  615. بله ، ممنون
  616. 400
  617. اينجا كجاست ؟
  618. خانه من است
  619. 401
  620. به آن ميگويم نمايشگاه سايه
  621. قشنگه
  622. 402
  623. اين چيزها را از كجا آوردي ؟
  624. از اينجا و آنجا
  625. 403
  626. بيشترش را از انبار وزارتخانه ها گير آورده ام
  627. 404
  628. آنها را دزديده اي ؟
  629. نه
  630. 405
  631. سرقت نشانه مالكيت نيست
  632. 406
  633. دزدي از حکومت سانسور ، دزدي نيست
  634. من تعميرشان كردم
  635. 407
  636. خدايا ! اگر آنها اين مكان را پيدا كنند
  637. 408
  638. نگرانم اگر اينجا را پيدا كنند
  639. چه بلايي سر اشياء هنري مي آيد ؟
  640. 409
  641. بعد از كاري كه كردي
  642. 410
  643. خداي من ! من چكار كردم ؟
  644. 411
  645. يك بازرس را زدم . چرا اينكار را كردم ؟
  646. 412
  647. ! تو كاري را كردي كه فكر ميكردي درست است
  648. نه ، نبايد اين كار را ميكردم
  649. 413
  650. حتما عقلم را از دست داده ام
  651. 414
  652. خودت اينطور فكر ميكني
  653. يا آنها دوست دارند اينطور فكر كني ؟
  654. 415
  655. فكر كنم بايد بروم
  656. 416
  657. ميتوانم بپرسم كجا ؟
  658. خانه ، بايد بروم خانه
  659. 417
  660. آنها دنبالتند . اگه بدانند كجا كار ميكني
  661. محل زندگيت را هم پيدا ميكنند
  662. 418
  663. ميتوانم پيش دوستانم بمانم
  664. ميترسم ديگر كار هم نتواني بكني
  665. 419
  666. ايوي ! من نميخوام اين اتفاق
  667. براي هيچكداممان پيش بيايد
  668. 420
  669. ولي من راه ديگري نميبينم
  670. 421
  671. تو آگاه نبودي و من بايد يك تصميمي ميگرفتم
  672. 422
  673. اگر من تو را آنجا رها ميكردم الان توي
  674. يكي از زندانهاي آقاي "كريدي" ميبودي
  675. 423
  676. آنها زندانيت ميكردند ، شكنجه ات ميكردند
  677. و شايد ميكشتنت
  678. 424
  679. براي پيدا كردن من
  680. 425
  681. ، با كاري كه تو براي من كردي
  682. نميتوانستم بگذارم اين اتفاق بيافتد
  683. 426
  684. براي همين آوردمت به تنها محلي
  685. كه ميدانستم امنه
  686. 427
  687. اينجا ، توي خانه ام
  688. 428
  689. . من به كسي حرفي نميزنم
  690. ميتواني به من اعتماد كني
  691. 429
  692. متاسفم ، ولي نميتوانم ريسک بكنم
  693. 430
  694. ولي من حتي نميدانم اينجا كجاست
  695. 431
  696. . تو ميداني كه اينجا يک جاي مخفي است
  697. تو رنگ سنگهاي اينجا را هم ميداني
  698. 432
  699. اينها براي يك فرد باهوش كافيند
  700. يعني تو ميگويي من مجبورم اينجا بمانم ؟
  701. 433
  702. . تا وقتي كار من تمام بشود
  703. تا 5 نوامبر
  704. 434
  705. يعني يكسال از امروز ؟
  706. 435
  707. من بايد يكسال اينجا بمانم ؟
  708. 436
  709. متاسفم ايوي ! نميدانم غير از اين چكار مي شد كرد ؟
  710. 437
  711. تو بايد من را تنها ميگذاشتي
  712. 438
  713. چرا من را همان جا باقي نگذاشتي ؟
  714. 439
  715. در مورد والدينش چيز ديگري هم هست ؟
  716. بله ، اما چيز خوبي نيست
  717. 440
  718. آنها توي "بلمارش" دستگير شدند
  719. 441
  720. آه ! نه
  721. بله
  722. 442
  723. مادر از گرسنگي مرد و پدرهم در يك حمله نظامي
  724. 443
  725. . و اين همه اش نيست
  726. تازه برادرش هم توي قضيه "سنت مري" بوده
  727. 444
  728. آه ! مسيح
  729. خوب ، بد شانسي آورده
  730. 445
  731. خوب ما حالا داستان زندگيش را ميدانيم
  732. ... و فقط احتياج داريم به
  733. 446
  734. ! وي
  735. 447
  736. من خواستم به خاطر عكس العمل
  737. ديشبم عذر خواهي بكنم
  738. 448
  739. ميدانم به خاطر من دست به چه كاري زديد
  740. و بايد از تو تشكر كنم
  741. 449
  742. دستهايت
  743. 450
  744. بله
  745. 451
  746. حالا بهتر شد
  747. 452
  748. اميدوارم اشتهايت را كور نكرده باشم
  749. 453
  750. نه ، خواهش ميكنم ، حالت خوبه ؟
  751. بله ، بله ، من خوبم
  752. 454
  753. ميتوانم بپرسم چه اتفاقي افتاده ؟
  754. 455
  755. آتش ، خيلي سال پيش
  756. 456
  757. قديمي شده
  758. 457
  759. اين صحبتها براي سر سفره خوب نيستند
  760. 458
  761. مايل هستيد با تخم مرغ ، يك ليوان چاي بنوشيد ؟
  762. 459
  763. من واقعا گرسنه ام
  764. بنشينيد لطفا
  765. 460
  766. خوشمزه است ؟
  767. خوبه
  768. 461
  769. از بچگي تا بحال ، كره اينقدر خوشمزه نخورده بودم
  770. 462
  771. از كجا گيرش آوردي ؟
  772. 463
  773. از يك قطار مواد غذايي كه به اقامتگاه صدراعظم ميرفت
  774. 464
  775. تو اينها را از قطار صدراعظم دزديدي ؟
  776. بله
  777. 465
  778. تو ديوانه اي
  779. 466
  780. من كاري را كردم كه يک مرد ميكرد
  781. 467
  782. "مكبث"
  783. درسته
  784. 468
  785. مادرم همه نقشه هايش را براي من ميخواند
  786. 469
  787. از آن موقع من هم به بازيگري علاقمند شدم
  788. 470
  789. بازي كردن در فيلمها
  790. 471
  791. وقتي 9 سالم بود در نقش "ويولا" بازي
  792. كردم . مادرم خيلي خوشحال بود
  793. 472
  794. مادرت حالا كجاست ؟
  795. 473
  796. او مُرده
  797. 474
  798. متاسفم
  799. 475
  800. ميتوانم در مورد صحبتهايي كه در تلويزيون كرديد سوال كنم ؟
  801. بله
  802. 476
  803. معني حرفهات را ميداني ؟
  804. كلمه به كلمه
  805. 477
  806. ، تو واقعا فكر ميكني منفجر كردن ساختمان مجلس
  807. اين كشور را به جاي بهتري تبديل ميكند ؟
  808. 478
  809. ! هيچ چيز قطعي نيست
  810. 479
  811. تو ميداني اگه كسي به حرفهات گوش كند
  812. 480
  813. آدمهاي آقاي "كريدي" همه را دستگير ميكنند
  814. 481
  815. مردم نبايد از حكومتشان بترسند
  816. 482
  817. برعکس حكومت بايد از مردمش بترسد
  818. 483
  819. و تو ميخواهي اين كار را با انفجار يك ساختمان بكني ؟
  820. 484
  821. انفجار آن ساختمان يك نشانه بود
  822. 485
  823. نشانه‌ها از مردم قدرت ميگيرند
  824. 486
  825. يك نشانه به تنهايي بي معني است ؛ ولي با وجود مردم
  826. 487
  827. انفجار يك ساختمان ميتواند دنيا را تغيير بدهد
  828. 488
  829. اميدوارم همينطور باشد
  830. 489
  831. ! ولي هر زمان كه جهان تغييري كرده ، بدتر از قبل شده است
  832. 490
  833. چيزي را كه ميدانم بهتان ميگوم : او يك مرد نيست
  834. 491
  835. پس چي است ؟
  836. يك مرد هيچوقت نقاب نميزند
  837. 492
  838. او كيست ؟ يکمرد هيچوقت
  839. شهروندان بيگناه را تهديد نميکند
  840. 493
  841. او يك ترسوست . آه ! يك تروريست ترسو كه از آزادي متنفره
  842. 494
  843. يك ترسوي لعنتي
  844. 495
  845. هيچ مذاكره اي نخواهيم كرد
  846. 496
  847. فردا صبح بايد همه چيز روبراه باشد
  848. 497
  849. من الان دارم نوار را نگاه ميكنم
  850. ولي او هيچ حرفي براي گفتن ندارد
  851. 498
  852. دماغ من مثل يك برج بزرگ شده است
  853. 499
  854. گوش كن ، انگلستان پيروز ميشود ؛ چون من ميگويم
  855. 500
  856. پس همه احمقهايي كه توي اين نمايش هستيد
  857. از جمله تو
  858. 501
  859. يك حرف ديگر بزنيد يا اينكه يك كار ديگر
  860. براي خودتان پيدا كنيد
  861. 502
  862. ميداني چه آرزويي دارم ؟
  863. 503
  864. ايكاش آنجا بودم
  865. 504
  866. ايكاش ميتوانستم با او رو در رو صحبت كنم
  867. 505
  868. اين تنها آرزوي من است
  869. 506
  870. اين آقاي "وي" و همدستش ايوي هامون هستند
  871. 507
  872. اين تازه به دوران رسيده‌ها پيامشان را دادند
  873. 508
  874. توهم و انحراف فكري كه در تهديدهاي
  875. ! يك تروريست وجود دارد
  876. 509
  877. ! تهديدي كه نيازمند يك عدالت برق آسا و ناگهانيست
3 00:32:51.913 00:32:54.596
  1. نرمشي در كار نيست
  2. : اخلاق ميگويد
  3. 511
  4. انسانهاي خوب پيروز هستند و انسانهاي بد شكست ميخورند
  5. 512
  6. ! و مثل هميشه انگلستان پيروز است
  7. 513
  8. ! يا مسيح
  9. 514
  10. ! عصر به خير فرمانده پروترو
  11. 515
  12. خداي من ! تو چطور وارد اينجا شدي ؟
  13. 516
  14. نگران نباشيد . من مطمئن هستم كه اين ديدار ما
  15. 517
  16. به وسيله تلفن مزاحمين شبانه مختل نخواهد شد
  17. 518
  18. صبر كن ! چرا مرا به اين اسم صدا ميكني ؟
  19. 519
  20. اين لقب شماست . يادت نيست ؟
  21. اولين ديدار ما درسالها پيش
  22. 520
  23. آن روزها يك يونيفرم ميپوشيدي
  24. 521
  25. تو
  26. 522
  27. تو بودي ؟
  28. روح كريسمسهاي قديم
  29. 523
  30. بله ؟
  31. فينچ ! من داسكومب هستم
  32. 524
  33. داسكومب
  34. من با صدر اعظم تماس داشتم
  35. 525
  36. ما بايد كنترل وضعيت را در دست بگيريم
  37. كدام وضعيت ؟
  38. 526
  39. صدر اعظم هم موافق هستند
  40. كه ما بايد حواسمان جمع باشد
  41. 527
  42. از دست دادن رسانه‌هاي لندن
  43. 528
  44. باعث كاهش اعتبار ما ميشود
  45. 529
  46. يك ضربه و سكته
  47. 530
  48. نه ، نه به آن خطرناكي
  49. 531
  50. يك مرگ آرام و با وقار در زمان خواب
  51. 532
  52. چيزي در اين مورد داريم ؟
  53. نه
  54. 533
  55. اين هم مثل موارد قبلي است
  56. 534
  57. بگذار حدس بزنم
  58. دختره هم آنجاست
  59. 535
  60. ! وي
  61. 536
  62. ! دوست آهني من
  63. 537
  64. موندگو
  65. 538
  66. آه ! خدايا ! اميدوارم بيدارت نكرده باشم
  67. 539
  68. نه ، فكر كردم واقعا در حال مبارزه هستي
  69. 540
  70. فيلم مورد علاقه من
  71. 541
  72. داستان كنت مونت كريستو
  73. 542
  74. اين شمشير من نيست كه تو را تسليم
  75. ميكند ؛ بلكه گذشته خودت است
  76. 543
  77. من هميشه با اين فيلم حال ميكنم
  78. 544
  79. تا حالا نديدمش
  80. واقعا ؟
  81. 545
  82. خوب بود ؟
  83. آخر فيلم خوب تمام ميشود ؟
  84. 546
  85. فيلمي است كه راه نجات داخلش هست
  86. 547
  87. خوب
  88. 548
  89. شمشير را بگذار كنار
  90. 549
  91. آزمايشها بي نتيجه بود
  92. 550
  93. هيچ اثري پيدا نشد . درست مثل يك روح است
  94. 551
  95. باورت نميشود چي پيدا كردند
  96. 552
  97. مواد مخدر؟
  98. انگار كه يک بيمارستان شخصي داشته
  99. 553
  100. خوب است
  101. چرا ؟
  102. 554
  103. ميدانستي "ليوايس پروترو" ثروتمند ترين مرد لندن بوده
  104. 555
  105. قبل از اينكه تلويزيون لندن را صاحب بشود ؟
  106. 556
  107. مواد مخدر ؟
  108. ! نوع قانوني اش
  109. 557
  110. سهامدار اصلي يك شركت دارويي
  111. 558
  112. شركت "ويادوكسيد" و
  113. شركت "سنت مري" در كمتر از يك هفته . اتفاقيه ؟
  114. 559
  115. اگر تو هم به اندازه من توي اين كار ميبودي
  116. اتفاق را قبول نميكردي
  117. 560
  118. آمديم بالا ؟
  119. 561
  120. تو درخت خودت را پيدا كردي ؟
  121. تو درخت خودت را پيدا كردي ؟
  122. 562
  123. خوشت آمد ؟
  124. بله
  125. 563
  126. ولي از سرنوشت "مرسدس" ناراحت شدم
  127. چرا ؟
  128. 564
  129. چون بيشترازاينكه نگران دختره باشد
  130. به فكر انتقام بود
  131. 565
  132. مردم بسيار ناراحت شدند از شنيدن خبر
  133. 566
  134. صبر كن . چي شده ؟
  135. 567
  136. خبر مرگ فردي كه بيشترين جوايز تلويزيون را
  137. دريافت كرده است
  138. 568
  139. مردي كه به عنوان صداي لندن شناخته ميشد
  140. 569
  141. جسدش به دليل حمله قلبي در آپارتمانش پيدا شد
  142. 570
  143. دروغ ميگويد
  144. از كجا ميداني ؟
  145. 571
  146. اين مجري وقتي اخبار دروغ ميخواند ، خيلي پلك ميزند
  147. 572
  148. اين براي افرادي كه او را ميشناختند
  149. خيلي عجيب نيست
  150. 573
  151. كه او بيش از اندازه كار ميكرد
  152. 574
  153. در حاليكه همه به خانه‌هايشان رفته بودند
  154. 575
  155. لوييس ! ما واقعا جايت را خالي ميكنيم
  156. 576
  157. وي ! من ديروز نتوانستم رمز عبورم را پيدا
  158. كنم . تو برداشته بودي ؟
  159. 577
  160. تو كه برنداشته بودي ؟
  161. 578
  162. دروغ را ترجيح ميدهي يا حقيقت را ؟
  163. 579
  164. بلايي سرش آورده اي ؟
  165. 580
  166. بله ، كشتمش
  167. تو
  168. 581
  169. خداي من
  170. ناراحتي ؟
  171. 582
  172. ناراحتم ؟ تو گفتي كه "لوويس پروترو" رو كشتي
  173. 583
  174. من افرادي را كه به تو حمله كردند هم در آن
  175. شب كشتم ؛ ولي اعتراضي نكردي
  176. 584
  177. چي ؟
  178. ! خشونت ميتواند براي اهداف خوب هم بكار برده شود
  179. 585
  180. در مورد چي داري حرف ميزني ؟
  181. عدالت
  182. 586
  183. آه ! ميبينم
  184. 587
  185. در اين كشور براي مرداني مثل "پورترو" هيچ
  186. دادگاهي وجود ندارد
  187. 588
  188. تو ميخواهي آدمهاي بيشتري را بكشي ؟
  189. 589
  190. بله
  191. 590
  192. يک نگاهي به اين بينداز
  193. 591
  194. "پرونده نظامي "پروترو
  195. 592
  196. چي مييني ؟
  197. 593
  198. عراق ، كردستان ، سوريه ، قبل يا بعد ، سودان
  199. 594
  200. ! سرش واقعا شلوغ بوده
  201. ولي بعد از همه اين جنايتها
  202. 595
  203. او را به عنوان مقام مسئول
  204. در "لاركهيل" قرار دادند
  205. 596
  206. ! خوب ، رفتار بد بدون تنبيه
  207. 597
  208. تو فكر ميكني بين متهم و "لاركهيل" ارتباطي
  209. هست ؟
  210. 598
  211. شايد بتوانم ارتباط بين متهم با دختره را
  212. توضيح بدهم
  213. 599
  214. مشكل اين است كه سابقه ديگري از او نداريم
  215. 600
  216. لاركهيل ؟ لاركهيل ؟ من نميتوانم
  217. مامور ويژه را احضار كنم ، بازرس
  218. 601
  219. شما ميتوانيد پرونده‌هاي ما را بررسي كنيد
  220. در حال بررسي پرونده‌ها بوديم
  221. 602
  222. تمام چيزي كه نوشته بود اين است كه
  223. يك مامور ويژه در "لاركهيل" بوده
  224. 603
  225. تقريبا در 10 مايلي شمال ساسبري
  226. 604
  227. بله ، آنجاست
  228. 605
  229. ! اين يك مورد حياتي است ، قربان
  230. 606
  231. ما بايد بدانيم آيا در اين پادگان
  232. چيزغيرمعمولي وجود داشته است ؟
  233. 607
  234. متاسفم بازپرس ! نميتوانم كسي را احضار كنم
  235. 608
  236. آيا گزارشي از افرادي كه در اين محل بودند
  237. وجود دارد ؟
  238. 609
  239. بايد فكر كنم
  240. ولي ميدانستيد ؟
  241. 610
  242. البته كه نه ، من آنجا نبودم
  243. ميدانيد چه كسي بوده ؟
  244. 611
  245. من نميتوانم از كسي اسم ببرم
  246. ولي اگر پرونده‌هاي ما را خوانده باشيد
  247. 612
  248. پرونده‌هاي شما ممكنه پاك شده يا از قلم افتاده يا گم شده باشند
  249. 613
  250. به عنوان مامور اصلي بازداشتها در آن منطقه
  251. 614
  252. بگذاريد ياد آوري كنم كه همه
  253. چيز خيلي بي نظم شده بود
  254. 615
  255. ولي حالا ديگر آن مشكلات را نداريم
  256. 616
  257. ! ما كاري را كرديم كه بايد ميكرديم
  258. 617
  259. ولي در آن شرايط خاص ما بهترين كار را كرديم
  260. 618
  261. اين تمام چيزي بود كه ميتوانستم بگويم
  262. 619
  263. ميتواني اينكاررا بكني
  264. 620
  265. سلام
  266. 621
  267. داشتم فكر ميكردم
  268. 622
  269. چيزي هست كه در موردش ميخواستم ازشما سوال كنم
  270. 623
  271. ولي فكر نميكنم متوجه باشيد
  272. مگر اينكه چيزهايي را در مورد من بدانيد
  273. 624
  274. پدرم يك نويسنده بود
  275. 625
  276. او ميگفت هنرمندان دروغ ميگويند تا حقيقت
  277. ! را نشان بدهند
  278. 626
  279. ولي سياستمداران حقيقت را پنهان ميكنند
  280. 627
  281. مردي در قلب من
  282. 628
  283. او هميشه بهترين داستانها را تعريف ميکرد
  284. 629
  285. تا زماني كه برادرم مرد
  286. 630
  287. و آن زماني بود كه همه چيز تغيير كرد
  288. 631
  289. برادرم يكي از دانش آموزان "سنت مري" بود
  290. 632
  291. بعد از مرگ او پدر و مادرم سياسي شدند
  292. 633
  293. آنها به جنگ و استرداد اراضي اعتراض داشتند
  294. 634
  295. ، وقتي "ستلر" صدراعظم شد
  296. پدر ومادرم در شورشهاي شهر "ليدز" بودند
  297. 635
  298. من تلويزيون نگاه ميكردم
  299. 636
  300. داشتم مرگ پدر و مادرم را ميديدم
  301. 637
  302. يادم هست شبها مشاجره ميكردند
  303. 638
  304. مادرم ميخواست كه كشور را ترك كنيم
  305. ولي پدر مخالف بود
  306. 639
  307. پدرم ميگفت : اگر ما برويم آنها پيروز ميشوند
  308. 640
  309. پيروز
  310. 641
  311. انگار يك بازي بود
  312. 642
  313. ايوي ! پنهان شو
  314. 643
  315. مامان
  316. ايوي
  317. 644
  318. من ديگر هيچوقت نديدمشان
  319. 645
  320. انگار مامورها والدينم را
  321. از سطح كره زمين محو كردند
  322. 646
  323. ! متاسفم ايوي
  324. 647
  325. نه ، من متاسفم
  326. 648
  327. متاسفم كه آدمي قوي نيستم
  328. 649
  329. متاسفم چون مثل والدينم نيستم . اي كاش بودم
  330. 650
  331. ولي نيستم
  332. 651
  333. اي كاش دايما" نميترسيدم
  334. 652
  335. ولي ميترسم
  336. 653
  337. من ميدانم اين دنيا دارد داغان ميشود
  338. من از هر كسي بهتر ميدانم
  339. 654
  340. ميخواهم بدانم براي اينكه جلوي اين مسئله
  341. گرفته بشود ، چكار بايد كرد ؟
  342. 655
  343. لطفا" به من بگو
  344. 656
  345. ميخواهي بداني ؟
  346. 657
  347. واقعا فكر ميكني اينجا چيزي پيدا كني ؟
  348. 658
  349. حتي يك گلوله
  350. 659
  351. : يك چيز در مورد همه حكومتها صادق است
  352. 660
  353. مهمترين پرونده‌ها ، پرونده‌هاي مالياتي هستند
  354. 661
  355. به نظر ميرسد تمام سوابق الكترونيكي پاك شده اند
  356. 662
  357. احتمالا در حين اجراي طرح استرداد اراضي
  358. چيزهايي گم شدند
  359. 663
  360. ولي من توانستم اين كپي را توي سردخانه پيدا كنم
  361. 664
  362. همه موضوعات مربوط به "لاركهيل" اين تو هست
  363. 665
  364. ممنون ، كمك بزرگي بود
  365. 666
  366. با قدرت حقيقت ، من جهان هستي را فتح ميكنم
  367. 667
  368. "شعار شخصي ، نوشته "فاوست
  369. 668
  370. اين در مورد فريب دادن شيطان است . درسته ؟
  371. 669
  372. بله ، و صحبت از شيطان
  373. 670
  374. نميدانم هنوز در مورد كمك به من سر
  375. قولت هستي ؟
  376. 671
  377. البته
  378. يك پيشامد غير منتظره
  379. 672
  380. نقشه من را تسريع کرد
  381. 673
  382. من به فردي آشنا به هنر بازيگري نياز دارم
  383. 674
  384. سعي خودم را ميكنم
  385. 675
  386. من از تو مطمئن هستم
  387. 676
  388. يك دكتر ديگر . يك مامور بازداشتيها چرا
  389. آنقدر به دكتر احتياج داشته است ؟
  390. 677
  391. نميدانم ، ولي جالب است
  392. 678
  393. كسي كه توي آن كمپ بيشترين پول را
  394. ميگرفته ، يك كشيش بوده
  395. 679
  396. واقعا ؟
  397. ! بله ، پدر ليليام
  398. 680
  399. ليليام
  400. تا دويست هزار دلار در ماه دريافتي داشته
  401. 681
  402. حالا جالبتر شد
  403. 682
  404. انگار تشويق هم شده . او الان يك اسقفه
  405. 683
  406. لطف شما
  407. آه ! دنيس
  408. 684
  409. همه چيز تنظيم شده ؟
  410. بله
  411. 685
  412. برنامه سفرهايتان را دريافت كردم
  413. 686
  414. شما بايد به موقع براي مراسم عشاي رباني
  415. در پرس باشيد
  416. 687
  417. ! تو واقعا پشتكارداري ، دنيس
  418. 688
  419. يك الگوي عالي براي همه كساني كه
  420. ! در راه خدا زحمت ميكشند
  421. 689
  422. ببخشيد ؟
  423. من زحمتي نكشيدم فقط حرف ميزدم
  424. 690
  425. آن آخرين پول ارسالي براي من بود
  426. 691
  427. آخرين خوشحالي من بود
  428. 692
  429. متاسفم
  430. 693
  431. دختره رسيده ؛ ولي دفتر نمايندگي
  432. يك مقدار دستپاچه شده است
  433. 694
  434. آنها يك دختر جديد را فرستاده اند كه
  435. از قبليها كمي بزرگتراست
  436. 695
  437. بزرگتر ؟
  438. 696
  439. آه ! زياد هم بزرگ نيست درسته ؟
  440. 697
  441. ! آن ديگر بستگي به نظر مبارك شما دارد
  442. 698
  443. آه
  444. مرحمت شما
  445. 699
  446. ! يك لحظه به جذابيت تو شك كردم
  447. 700
  448. ! منو ببخش فرزندم
  449. 701
  450. منو ببخش
  451. 702
  452. ما وقت زيادي نداريم و من بايد
  453. موردي را بشما بگويم
  454. 703
  455. اعتراف ؟ من بازي اعتراف را دوست دارم
  456. 704
  457. گناهانت را به من بگو
  458. 705
  459. ! اين يك بازي نيست ، عاليجناب
  460. 706
  461. يكي دارد مياد . من فكر ميكنم
  462. قصد كشتن شما را دارد
  463. 707
  464. بله ؟ من اين را بشما گفتم
  465. 708
  466. ! چون حمايت و عفو شما را ميخواهم
  467. 709
  468. من با ساختمان عمارت كاري نكردم
  469. ولي توي برج جردن يك مشكلي پيش آمد
  470. 710
  471. فكر كنم اين بايد روشن بشود
  472. در مورد چي حرف ميزني ؟
  473. 711
  474. اسم من "ايوي هاموند" است
  475. 712
  476. من چند هفته گذشته را گروگان تروريستي
  477. به نام "وي" بودم
  478. 713
  479. به شما هشدار ميدهم که هر لحظه ممكن
  480. است از اين در بيايد تو
  481. 714
  482. من پنجره اتاق را باز کردم
  483. 715
  484. جالبه
  485. 716
  486. من تا حالا از اين بازيها نداشتم
  487. 717
  488. چه ذهن خوبي داريد . اميدوارم بقيه شما هم
  489. همينطور دوست داشتني باشيد
  490. 718
  491. نه ، خواهش ميكنم حرفهايم را باور كنيد
  492. آه ، باور ميكنم ، باورميكنم
  493. 719
  494. بگذار نشانت بدهم كه قبول كردم
  495. 720
  496. بسه ، ولم كن
  497. 721
  498. انگار يك تروريست خطرناك گير من افتاده
  499. 722
  500. حالا بهتراست اعتراف بگيرم
  501. 723
  502. ! فاسد خراب ! جنده كوچولو
  503. 724
  504. جناب اسقف
  505. آه ، خداي من
  506. 725
  507. آن دختر دروغ نميگفت
  508. 726
  509. متاسفم
  510. 727
  511. من گفتم
  512. ايوي
  513. 728
  514. ... و بدينسان من برهنگي و پستي خود را با
  515. 729
  516. ! احكام مقدس گوناگون پوشانيدم
  517. 730
  518. در قالب يك قديس ، درحاليكه پيرو شيطان بودم
  519. 731
  520. خواهش ميكنم . ببخش
  521. 732
  522. آه ! امشب نه ، اسقف
  523. 733
  524. امشب نه
  525. 734
  526. اينكاررا نكن . التماس ميكنم
  527. 735
  528. خوب ، بعدا" بچه‌هاي صومعه
  529. 736
  530. دهانت را باز كن و زبانت را بيرون بيار
  531. 737
  532. چي ؟
  533. نميخواهم بميرم
  534. 738
  535. اينجا ناظر شماره 109 ، يك مورد اضطراري داريم
  536. 739
  537. اسامي توي پرونده ها را بخوان
  538. بايد مكان همه را پيدا كنيم
  539. 740
  540. امشب
  541. بله قربان
  542. 741
  543. جمع كن . مامور اطلاعات آمد
  544. 742
  545. باشه ، خودم جمعش ميكنم
  546. 743
  547. ! كريدي
  548. 744
  549. شما اينجا چكار ميكنيد ؟
  550. 745
  551. ! افراد مهمي از حكومت به قتل رسيده اند ، آقاي بازرس
  552. 746
  553. اين يك موقعيت عادي نيست
  554. لذا نيازمند دقت و توجه بيشتري است
  555. 747
  556. صدراعظم از من خواسته در اين مورد دخالت كنم
  557. 748
  558. اگر شما تمام شهود را بازداشت كنيد
  559. ديگر كاري از دست من بر نمي آيد
  560. 749
  561. ! امنيت و اطلاعات از هر چيزي مهمترند
  562. 750
  563. امروزه مشكلاتي مثل قضيه برج "جردن" قابل قبول نيست
  564. 751
  565. اگر واقعا قضيه برج "جردن" يك تصادف بود
  566. 752
  567. منظورت چيه ؟
  568. 753
  569. ظاهرا تروريستها شناخت دقيقي از سيستم ما دارند
  570. 754
  571. صدر اعظم به وجود يك جاسوس مشكوك هستند
  572. 755
  573. يعني شما ميگويد من هم تحت نظر هستم ؟
  574. 756
  575. ... در حال حاضر
  576. 757
  577. شما بايد هرگونه تحقيق در مورد
  578. موضوعات قديمي را متوقف كنيد
  579. 758
  580. و روي موضوعات در حال جريان تمركز كنيد
  581. 759
  582. منظورت لاركهيله ؟
  583. 760
  584. سرگرد "ويلسون" يكي از دوستان صدراعظم هستند
  585. 761
  586. وفاداري او ثابت شده است
  587. 762
  588. پس من چي ؟
  589. 763
  590. ! مادر تو ايرلندي بود . نبود ؟
  591. 764
  592. واقعه "سنت مري" براي ايرلند بلاي وحشتناكي بود . نبود ؟
  593. 765
  594. من مدت 27 سال عضو حزب بوده ام
  595. 766
  596. ! اگر من به جاي شما بودم ، بازرس
  597. 767
  598. آن تروريست را پيدا ميكردم
  599. 768
  600. بزودي پيدايش ميكنم
  601. 769
  602. لطفا
  603. 770
  604. ايوي ! خدارا شكر
  605. 771
  606. متاسفم ، نميدانستم كجا ميتوانم بروم
  607. 772
  608. خوب بله ، بيا تو قبل از اينكه كسي تو را ببيند
  609. 773
  610. به سلامتي
  611. ميدانم كه همه پليسها دنبال من هستند
  612. 774
  613. من خيلي ناراحتم كه تو را در
  614. اينچنين موقعيتي قرار دادم
  615. 775
  616. ! ايوي
  617. تو دردسر وحشتناكي افتاده اي
  618. 776
  619. ايوي ! به من گوش كن
  620. 777
  621. اگر دولت خانه من را بازرسي بکند
  622. تو كوچكترين مشكل من هستي
  623. 778
  624. تو به من اعتماد داري
  625. 779
  626. اگر به تو اعتماد نداشته باشم كمال بي ادبي است
  627. 780
  628. ... آه خداي من ! اون تابلو
  629. 781
  630. وقتي توي نمايشگاه شماره 12 بود
  631. والدينم من را به ديدنش بردند
  632. 782
  633. فكر ميكردم كه صدراعظم آنرا نابود كرده
  634. او فكر ميكرد ، نابودش كرده است
  635. 783
  636. بيشتر از قيمت اين خانه برايم خرج برداشته است
  637. 784
  638. هر وقت نگاهش ميكنم ، سرحال مي آيم
  639. 785
  640. آن چيه ؟
  641. يك كپي از قرآن قرن 14 است
  642. 786
  643. تو مسلمان هستي ؟
  644. نه ، كار من برنامه هاي تلويزيوني است
  645. 787
  646. پس چرا اين را نگه ميداري ؟
  647. 788
  648. لازم نيست مسلمان باشم
  649. تا زيبايي شعر و تصاوير را ببينم
  650. 789
  651. اگر اين را اينجا پيدا كنند برايت دردسر نميشود ؟
  652. 790
  653. بهت گفتم كه تو كمترين نگراني من هستي
  654. 791
  655. ! ممنونم گوردون
  656. 792
  657. خيلي ممنون
  658. مشكلي نيست
  659. 793
  660. اين ماجرا از شبي شروع شد كه
  661. آن ساختمان را منفجر كرد
  662. 794
  663. من داشتم راه خودم را ميرفتم
  664. 795
  665. بله
  666. 796
  667. ميبيني ؟ ما هر دوتايمان به نوعي فراري هستيم
  668. 797
  669. ولي
  670. ... حتما تعجب ميكني كه
  671. 798
  672. آن شب چرا تو را براي شام دعوت كردم ؟
  673. 799
  674. اي كاش اشتياق من معمولي بود
  675. 800
  676. متاسفانه مردي در جايگاه من
  677. 801
  678. هميشه بايد دخترهاي جوان و جذابي
  679. مثل شما را سرگرم نگه دارد
  680. 802
  681. چون توي اين دنيا اگر كسي را كه دوست دارم
  682. دعوت ميكردم
  683. 803
  684. بدون شك حتي اين خانه را هم نمي داشتم
  685. 804
  686. متاسفم
  687. نه به اندازه من
  688. 805
  689. واقعيت اين است كه بعد از اين همه سال
  690. 806
  691. دارم چيزهاي بيشتري را از دست ميدهم
  692. 807
  693. يک ماسك را براي مدت طولاني به صورت
  694. ! بزنم كه حتي ديگر خودم را هم نشناسم
  695. 808
  696. "متاسفم ، سربازرس ! زهري شبيه مورد "پروترو
  697. 809
  698. اين سم را ميشود توي هر خانه اي در لندن پيدا كرد
  699. 810
  700. ! ممنون دليا
  701. 811
  702. سرنخي براي پيدا كردنش بدست آوردي ؟
  703. 812
  704. هنوز كه نه ؛ ولي چيزي هست كه
  705. تو ميتواني در موردش بمن كمك كني
  706. 813
  707. تو اوايل گياه شناسي ميخواندي . درسته ؟
  708. 814
  709. اين يك گل "كارسون" قرمز رنگ است
  710. 815
  711. فكر ميكردن منقرض شده
  712. 816
  713. او اينها را توي صحنه جنايت باقي ميگذارد
  714. 817
  715. ممنون ميشوم اگر يك نگاهي بهش بكني
  716. 818
  717. هر اطلاعاتي ميتواند كمکمان بکند
  718. 819
  719. البته
  720. 820
  721. ببخشيد
  722. 821
  723. بله ؟
  724. 822
  725. كار من توي پرونده‌ها تمام شد
  726. بهتراست بياي اينجا
  727. 823
  728. بله
  729. 824
  730. خداي من ! همه را كشته
  731. همه غير از يكي
  732. 825
  733. اون كيه ؟
  734. مطمئن نيستيم
  735. 826
  736. كاملا مشخص است كه او يكي از افراديست
  737. که در واقعه "لاركهيل" دخالت داشته است
  738. 827
  739. ولي بعد از آن واقعه براي دو سال ناپديد شد
  740. 828
  741. تا زماني كه براي ويزاي سفر درخواست داد
  742. كه رد شد
  743. 829
  744. فرار؟
  745. 830
  746. احتمالا ، چون بعد از اين زمان ، تمام گزارشات
  747. در موردش به پايان رسيده اند
  748. 831
  749. او اسمش را عوض كرده
  750. منم همين حدس را ميزنم
  751. 832
  752. به اداره ثبت احوال زنگ زدم ؛ ولي كسي جواب
  753. نداد
  754. 833
  755. دير شده
  756. دوباره زنگ بزن . من اسمش را ميخواهم
  757. 834
  758. چي ؟ مطمئني ؟
  759. 835
  760. باشه ، خداحافظ
  761. 836
  762. خانم دكتر "ديانا استانتون" اسمش را عوض كرده
  763. "به خانم دكتر "دلياسريج
  764. 837
  765. همان پزشك قانوني ؟
  766. بله ؟
  767. 838
  768. آه ! من او را ديدم
  769. 839
  770. توي هستي ، نه ؟
  771. 840
  772. آمدي من را بكشي ؟
  773. بله
  774. 841
  775. خدا را شكر
  776. 842
  777. متاسفم ولي نميتوانم آن شماره را بگيرم
  778. 843
  779. حتما" خطها مشكل دارند
  780. 844
  781. يا مسيح
  782. 845
  783. او آنجاست
  784. 846
  785. ، پس از همه اتفاقات
  786. پس از كارهايي كه آنها كردند
  787. 847
  788. ميخواستم خودم را بكشم
  789. 848
  790. ولي ميدانستم كه يك روزي ميايي سراغم
  791. 849
  792. من نميدانستم آنها چكار ميخوهند بكنند
  793. 850
  794. قسم ميخورم
  795. 851
  796. نوشته‌هاي من را بخوان
  797. 852
  798. كاري كه آنها كردند فقط با وجود تو
  799. امكانپذير شد
  800. 853
  801. " اوپنهايمر" فقط مسير جنگ را عوض نكرد
  802. 854
  803. ! او كل تاريخ بشر را تغيير داد
  804. 855
  805. اين اميد اشتباه بود ؟
  806. 856
  807. من به خاطر اميد وآرزوهاي
  808. قديمي تو اينجا نيستم
  809. 857
  810. من بخاطر كارهايي كه كردي اينجايم
  811. 858
  812. جالب است
  813. 859
  814. امروز يكي از گلهايت را ديدم
  815. 860
  816. من مطمئن نبودم كه تو همان تروريست هستي
  817. تا زماني كه آن گل را ديدم
  818. 861
  819. چه اتفاق عجيبي ! آن گل بايد
  820. همين امروز به دست من برسد ؟
  821. 862
  822. ! هيچ چيز اتفاقي نيست ، دليا
  823. 863
  824. غير از خيالات اتفاقي
  825. 864
  826. من يك گل ديگر دارم
  827. 865
  828. و اين يكي براي تو است
  829. 866
  830. ميخواهي من را بكشي ؟
  831. من 10 دقيقه پيش كشتمت
  832. 867
  833. وقتي كه خواب بودي
  834. 868
  835. درد دارد ؟
  836. نه
  837. 869
  838. ممنون
  839. 870
  840. معذرت خواهي من بي معني است ؟
  841. 871
  842. هرگز
  843. 872
  844. متاسفم
  845. 873
  846. لعنتي
  847. 874
  848. اون تروريست اين را براي ما گذاشته است
  849. 875
  850. ، اون خواسته كه ما هم داستان را بدانيم
  851. يا حداقل يك بخش را
  852. 876
  853. و من بايد باور كنم كه تو آنرا خوانده اي ؟
  854. 877
  855. بله قربان
  856. كسي ديگر هم خوانده ؟
  857. 878
  858. نه قربان
  859. پس بگذار اين را كاملا برايت روشن كنم
  860. 879
  861. محتويات اين كتاب ، يك مورد امنيت ملي است
  862. 880
  863. پايه ريزي يك حمله به شخصيت اعضاي حزب ما
  864. 881
  865. ! و تهاجمي به وظيفه شناسي و وفاداري
  866. 882
  867. تا زماني كه صحت مطالب آن تاييد نشده باشند
  868. 883
  869. آنها يك مشت اسناد جعل شده
  870. به وسيله تروريست به حساب خواهند آمد
  871. 884
  872. يا خيالات يك عضو سابق حزب
  873. 885
  874. كه به دلايل رواني ، عضويتش باطل شده
  875. 886
  876. و گفتگو در مورد محتويات اين اسناد
  877. 887
  878. به عنوان توطئه عليه امنيت
  879. 888
  880. و خيانت تلقي خواهد شد
  881. 889
  882. متوجه شديد آقاي فينچ !؟
  883. بله قربان
  884. 890
  885. كارت را درست انجام بده
  886. 891
  887. از فكرت خارجش كن
  888. 892
  889. بيست و سوم ماه مي
  890. 893
  891. اولين دسته از سوژه‌ها امروز رسيدند
  892. 894
  893. و بايد قبول كنم كه خيلي هيجان زده هستم
  894. 895
  895. اين ميتواند پايان عصر جديد باشد
  896. 896
  897. ... انرژي هسته اي
  898. 897
  899. در دنياي كه يك ويروس ميتواند گروه بزرگي
  900. از مردم را نابود كند ، بي معني است
  901. 898
  902. و داراييهايشان را سالم باقي بگذارد
  903. 899
  904. كنار هم
  905. يالا
  906. 900
  907. بيست و هفتم ماه مي
  908. 901
  909. فرمانده "پروترو" به همراه يك كشيش از
  910. "آزمايشگاه بازديد كرد . "پدر ليليام
  911. 902
  912. كسي كه براي نظارت بر قوانين و حقوق
  913. ! به اينجا آمده
  914. 903
  915. "اين مسئله من را نگران كرده است ولي فرمانده "پروترو
  916. به من اطمينان داد كه مشكلي نخواهد بود
  917. 904
  918. " دوم ماه "جون
  919. 905
  920. من فكر ميكنم اگر اين افراد ميدانستند كه
  921. چطور به كشورشان كمك خواهند كرد
  922. 906
  923. بشيوه ديگري رفتار ميكردند
  924. 907
  925. آنها خيلي ضعيف و حساسند
  926. هيچوقت توي چشمانم نگاه نميكنند
  927. 908
  928. دارم ازشان متنفر ميشوم
  929. 909
  930. هجدهم ماه آگوست
  931. 910
  932. از هر چهار گروه تا حالا 75 درصد ، مرده اند
  933. 911
  934. هيچ الگوي قابل كنترلي تا حالا ديده نشده است
  935. 912
  936. هجدهم ماه سپتامبر
  937. 913
  938. موردي هست كه مرا اميدوار ميكند
  939. 914
  940. او نشان ميدهد كه سيستم ايمني بدن
  941. هنوز رشد نكرده است
  942. 915
  943. من نوعي از سلولها را توي خون او ديدم
  944. كه تا حالا نميشناختم
  945. 916
  946. ! جهشهاي ژنتيكي شروع ميشوند
  947. 917
  948. رشد غيرعادي عكس العملهاي ماهيچه ها
  949. 918
  950. سوژه ميگفت : نميتواند چيزي را بخاطر بياورد
  951. 919
  952. اينکه كي است و اهل كجاست
  953. 920
  954. هر كسي كه باشد الان كليد روياهاي ماست
  955. 921
  956. و اميدوارم كه همه اينها بيهوده نبوده باشد
  957. 922
  958. پنجم ماه نوامبر
  959. 923
  960. ديشب شروع شد ، نزديك نيمه شب
  961. 924
  962. اولين انفجار، در اتاق پزشكي را كاملا باز كرد
  963. 925
  964. نتيجه همه كارهايم ، بر باد رفت
  965. 926
  966. وقتي او را ديدم ، داشتم سعي ميكردم
  967. بفهمم چه اتفاقي افتاده
  968. 927
  969. مردي از اتاق پنج
  970. 928
  971. به من نگاه ميكرد
  972. 929
  973. البته نه با چشم ؛ چون ديگر چشم نداشت
  974. 930
  975. ولي ميدانستم كه دارد به من نگاه ميكند
  976. 931
  977. ! خدايا
  978. 932
  979. چكار كردم ؟
  980. 933
  981. چي درست ميكني ؟
  982. 934
  983. "ما بهش ميگفتيم "تخم مرغ توي سبد
  984. مادرم درست ميكرد
  985. 935
  986. اين عجيبه
  987. چي ؟
  988. 936
  989. اولين صبحي كه با او بودم
  990. برايم همينجور تخم مرغ درست كرد
  991. 937
  992. واقعا ؟
  993. قسم ميخورم
  994. 938
  995. آن يك تصادف بود ، اگر چه توضيحي هم وجود دارد
  996. 939
  997. هست ؟
  998. ! بله ، ايوي
  999. 940
  1000. من "وي" هستم
  1001. 941
  1002. بالاخره حقيقت را ميفهمي
  1003. 942
  1004. گيج شدي ، ميدونم
  1005. 943
  1006. ... باورش سخت است ولي اون پايين
  1007. 944
  1008. يك ماشين مرگبار و خطرناك هست
  1009. "براي هواداران نقاب "فاوكس
  1010. 945
  1011. "اين خنده دار نيست "گوردون
  1012. 946
  1013. بله ميدانم
  1014. من بدون يك دستگاه پخش صوت هيچي نيستم
  1015. 947
  1016. من آدمهايي را ديدم كه
  1017. بخاطر كمتر از اين ، رفتند زندان
  1018. 948
  1019. البته ، او درست ميگفت ؛ اينطور نيست ؟
  1020. 949
  1021. اين كشور مشكل دارد
  1022. 950
  1023. ! صبح به خير بازرس
  1024. 951
  1025. زود آمدي
  1026. 952
  1027. مشكلي هست ؟
  1028. ! خوب به نظر نمي آييد ، قربان
  1029. 953
  1030. ! ميخواهم يه سوال بپرسم ، دومينيك
  1031. 954
  1032. ! برايم مهم نيست كه جوابم را بدهي يا نه
  1033. 955
  1034. فقط ميخواهم با صداي بلند بگويم
  1035. 956
  1036. ولي ميخواهم مطمئن بشوم كه بين خودمان ميماند
  1037. 957
  1038. ... بله ، البته ، ولي
  1039. 958
  1040. در مورد آن تروريست است ؟
  1041. 959
  1042. نه
  1043. 960
  1044. خب ، چي است و چي شده ؟
  1045. 961
  1046. سوال من در مورد واقعه "سنت مري " است
  1047. 962
  1048. "و همچنين تصفيه خانه "تري واتر
  1049. 963
  1050. سوالي كه 24 ساعته نگذاشته ، بخوابم
  1051. 964
  1052. سوال اينست
  1053. 965
  1054. فرض كن كه
  1055. 966
  1056. بدترين و وحشتناكترين حمله بيولوژيكي
  1057. در تاريخ اين كشور
  1058. 967
  1059. كار افراطيها نبوده باشد
  1060. 968
  1061. ، متوجه نميشوم ، كار آنها بوده
  1062. گرفتنشان ، وادار به اعتراف شده
  1063. 969
  1064. و اعدام شدند
  1065. 970
  1066. و احتمالا اين اتفاق افتاده
  1067. 971
  1068. ، ولي من با ديدن اين زنجيره حوادث
  1069. 972
  1070. و اتفاقات ، بايد بپرسم
  1071. 973
  1072. اگر ماجرا به آن صورت نبوده باشد و كسي
  1073. ديگر آن ويروس را منتشر كرده باشد ، چي ؟
  1074. 974
  1075. اگر كسي ديگر آدمها را كشته باشد ، چي ؟
  1076. 975
  1077. دلت ميخواهد واقعا بداني او كي بوده ؟
  1078. 976
  1079. حتما
  1080. 977
  1081. حتي اگر آن شخص مأمور حکومت هم بوده باشد ؟
  1082. 978
  1083. اين سوال من است
  1084. 979
  1085. ... اگر حكومت مسوول
  1086. 980
  1087. ...اتفاقات "سنت مري" و "تري واتر" بوده باشد
  1088. 981
  1089. اگر حكومت مسوول مرگ صدها هزار انسان بوده باشد
  1090. 982
  1091. باز هم واقعا ميخواهي بداني ؟
  1092. 983
  1093. اين خونين ترين و سردترين تظاهرات سال خواهد بود
  1094. 984
  1095. اگر باز هم اينطور حرف بزنيم
  1096. موقعيت حزبي را از دست ميدهيم
  1097. 985
  1098. آنها يك مشت دروغگوي رياكار هستند
  1099. بس کن ، ميتواني ؟
  1100. 986
  1101. : بر پايه نظر سنجيها بايد اعلام كنم
  1102. 987
  1103. هشتاد درصد مردم عقيده دارند كه
  1104. اون تروريست هنوز زنده است
  1105. 988
  1106. ... ما همچنين يك رشد 12 درصدي را
  1107. 989
  1108. در نظرات مثبت داشتيم
  1109. 990
  1110. ! آقاي كريدي
  1111. ما به بهترين راهي كه بتوانيم حل و فصلش ميكنيم
  1112. 991
  1113. دستگيريها به اندازه اي زياد شده كه با
  1114. دوران پاك سازي برابري ميكنند
  1115. 992
  1116. من از دستگيريها بيشتر ميخواهم ! نتيجه ميخواهم
  1117. 993
  1118. اينها براي چيست ؟
  1119. بزرگداشت
  1120. 994
  1121. بزرگداشت چي ؟
  1122. 995
  1123. من فكر ميكنم اين بهترين نمايشي است
  1124. كه تا حالا داشته ايم
  1125. 996
  1126. ! عصر به خير خانمها و آقايان
  1127. 997
  1128. امشب برايتان يك نمايش فوق العاده داريم
  1129. 998
  1130. باورتان نخواهد شد ؛ در واقع من هم باورم نميشود
  1131. 999
  1132. ... لطفا خوش آمد بگوييد به
  1133. 1000
  1134. صدر اعظم كشورمان آدام ستلر
  1135. 1001
  1136. نه
  1137. نه ، ممكن نيست
  1138. 1002
  1139. ما متنهاي سانسور شده را كنار گذاشتيم و اين را
  1140. كه امروز صبح نوشتم ، تصويربرداري كرديم
  1141. 1003
  1142. ! خداي من
  1143. 1004
  1144. صدر اعظم ، صدراعظم
  1145. 1005
  1146. من ميدانم كه شما اخيرا" تحت فشار زيادي بوده ايد
  1147. 1006
  1148. از وقتي كه اين اعمال تروريستي شروع شد
  1149. 1007
  1150. و ما فكر كرديم كه اين فكر خوبي است كه به
  1151. ! آرامش اعصاب شما كمك كنيم . دخترها
  1152. 1008
  1153. شير گرم ، چيزي بهتر از اون نيست
  1154. 1009
  1155. ميدانم كه از يك ليوان شبانه اش ، لذت ميبريد
  1156. 1010
  1157. از وقتي كه يك پسر بودم
  1158. 1011
  1159. ! ولي شما اشتباه ميكنيد آقاي ديتريك
  1160. 1012
  1161. تروريست هيچوقت يك خطر جدي نبوده است
  1162. واقعا ؟
  1163. 1013
  1164. صدراعظم ، صدراعظم
  1165. 1014
  1166. يعني شما ميگوييد كه او زنده نيست ؟
  1167. 1015
  1168. تروريست از بين رفته
  1169. 1016
  1170. خداي من ! جناب صدر اعظم نگاه كنيد
  1171. 1017
  1172. تروريست
  1173. 1018
  1174. تروريست
  1175. 1019
  1176. بگيريدش
  1177. 1020
  1178. ! آه عزيزم
  1179. 1021
  1180. در آخر
  1181. 1022
  1182. و حالا براي اينكه همه ببينند
  1183. 1023
  1184. خودش است
  1185. 1024
  1186. مرا ول كنيد . من صدراعظم شما هستم
  1187. 1025
  1188. زرنگي . من صدراعظم هستم
  1189. 1026
  1190. رياكار
  1191. 1027
  1192. سربازها ، دستگيرش کنيد
  1193. 1028
  1194. بشما دستور ميدهم به اين دروغگو شليك كنيد
  1195. دروغگو
  1196. 1029
  1197. ! جاعل
  1198. ! کلاهبردار
  1199. 1030
  1200. ! آماده
  1201. ! هدف
  1202. 1031
  1203. ! آتش
  1204. ! آتش
  1205. 1032
  1206. آنها چكار ميكنند ؟ پيدايمان ميكنند
  1207. 1033
  1208. ما پر بيننده ترين برنامه تلويزيوني را داشتيم
  1209. 1034
  1210. تو مامور من هستي ، براي همين بهت پول ميدهم
  1211. 1035
  1212. از من حفاظت كن
  1213. 1036
  1214. بايد به جاي مامان استخدامت ميكردم
  1215. 1037
  1216. تو ديوانه اي
  1217. 1038
  1218. همه چيز براي تو شوخي است ؟
  1219. نه ، فقط چيزهاي مهم
  1220. 1039
  1221. اگر پيدات كنند چي ؟
  1222. ميگويم چه اتفاقي ميافتد
  1223. 1040
  1224. بايد به نوعي معذرت خواهي كنم
  1225. 1041
  1226. ضمنا" ، درصد بيننده‌ها زياد ميشود
  1227. 1042
  1228. به من اعتماد داشته باش
  1229. 1043
  1230. ! گوردن
  1231. 1044
  1232. يالا ايوي ! پنهان شو
  1233. 1045
  1234. ! خنده دار نبود ، دلقك
4 01:06:57.469 01:06:58.995
  1. گرفتمت
  2. نه ، نه
  3. 1047
  4. ميداني بخاطر چي اينجا هستي ، ايوي هاموند ؟
  5. 1048
  6. خواهش ميكنم
  7. 1049
  8. تو متهم به سه فقره قتل هستي
  9. 1050
  10. بمبگذاري در اماكن دولتي و
  11. ! توطئه و همكاري با تروريستها
  12. 1051
  13. خيانت و آشوب
  14. 1052
  15. حكم نهايي اين اتهامات اعدام است
  16. 1053
  17. فقط يک شانس داري ؛
  18. يک شانس براي نجات زندگيت
  19. 1054
  20. ... تو بايد در مورد هويت يا مكان زندگي
  21. 1055
  22. شخصي كه با نام اختصاري "وي"شناخته
  23. ميشود ، اطلاعات بدهي
  24. 1056
  25. اگر اطلاعات تو منجر به دستگيري او بشود
  26. 1057
  27. تو از اين مكان سريعا آزاد خواهي شد
  28. 1058
  29. متوجه هستي چي ميگويم ؟
  30. 1059
  31. ! ميتواني به زندگي برگردي ، خانم هاموند
5 01:07:54.585 01:07:57.846
  1. تنها كاري كه بايد انجام بدهي ، همكاريست
  2. 1061
  3. رويش كار كنيد
  4. 1062
  5. ميدانم كه حرفم را باور نميكني
  6. ولي اين يكي از شگردهاي آنها نيست
  7. 1063
  8. برايم مهم نيست
  9. 1064
  10. من ، منم
  11. 1065
  12. اسم من والريه
  13. 1066
  14. فكر نميكنم زياد زنده بمانم ؛ براي همين
  15. ميخواهم در مورد زندگيم با كسي صحبت كنم
  16. 1067
  17. اين تنها نوشته ايست كه در مورد زندگي من وجود دارد
  18. 1068
  19. و دارم آن را روي كاغذ توالت مينويسم
  20. 1069
  21. من در سال 1985 در "ناتينگهام" به دنيا آمدم
  22. 1070
  23. از آن سالها به غيراز باران چيز زيادي يادم نمي آيد
  24. 1071
  25. مادربزرگم در "تاتلوود" يك مزرعه داشت
  26. 1072
  27. و او بود كه به من گفت : خدا توي باران است
  28. 1073
  29. يازده سالم تمام شده بود و
  30. به مدرسه ادبيات دخترانه رفته بودم
  31. 1074
  32. توي مدرسه بود كه اولين
  33. ! دوست دخترم را ديدم
  34. 1075
  35. اسمش سارا بود
  36. 1076
  37. اين مال او بود
  38. 1077
  39. قشنگ بودند
  40. 1078
  41. من فكر ميكردم كه ما همديگر را براي هميشه
  42. ! دوست خواهيم داشت
  43. 1079
  44. يادم هست كه معلم به ما گفت : که
  45. 1080
  46. اين هم يكي از مراحل بلوغه
  47. ! كه آدمها انكارش ميكنند
  48. 1081
  49. سارا انكار كرد
  50. 1082
  51. من نكردم
  52. 1083
  53. در سال 2002 عاشق دختري به اسم "كريستينا" شدم
  54. 1084
  55. و همان سال از پدر و مادرم جدا شدم
  56. 1085
  57. البته بدون وجود "كريستينا" اين
  58. كار برايم غيرممكن بود
  59. 1086
  60. پدرم به من نگاه نكرد فقط گفت
  61. كه بروم و ديگر برنگردم
  62. 1087
  63. مادرم چيزي نگفت
  64. 1088
  65. من فقط واقعيت را به آنها گفتم
  66. آيا اين خيلي خودخواهانه بود ! ؟
  67. 1089
  68. ! ماهمديگر را كامل ميكرديم و اين تنها چيزي
  69. بود كه داشتيم
  70. 1090
  71. اين آخرين تكه از وجود ما بود
  72. 1091
  73. ... ولي با همين تكه
  74. 1092
  75. ما آزاد بوديم
  76. 1093
  77. اين اوضاع هر وقت كه بخواهي تمام ميشود
  78. 1094
  79. فقط بگو او كجاست
  80. نميدانم
  81. 1095
  82. من هميشه ميدانستم كه از زندگيم چي ميخواهم
  83. 1096
  84. در سال 2015 من در اولين فيلمم بازي كردم
  85. اسمش "نمک آپارتمان" بود
  86. 1097
  87. اين مهمترين نقش توي زندگيم بود
  88. نه به خاطر بازيگري
  89. 1098
  90. بلكه به اين دليل كه با "روث" آشنا شدم
  91. 1099
  92. اولين باري كه همديگر را بوسيديم
  93. 1100
  94. فهميدم كه غير از لبهاي او
  95. ! نميخواهم هيچ لب ديگري را ببوسم
  96. 1101
  97. ما با هم به آپارتماني كوچك در لندن
  98. نقل مكان كرديم
  99. 1102
  100. او توي گلدانهاي پنجره براي من
  101. گلهاي "اسكارلت كارسون" پرورش ميداد
  102. 1103
  103. و خانه هميشه بوي گل رز ميداد
  104. 1104
  105. ! ان سالها ، بهترين سالهاي زندگيم بود
  106. 1105
  107. ولي جنگ در آمريكا بد و بدتر شد
  108. و سرانجام به لندن كشيده شد
  109. 1106
  110. طرحي كه به وسيله معاون وزرات دفاع
  111. يعني "آدام ستلر" پيشنهاد شده بود
  112. 1107
  113. باقيمانده ايستگاه‌ها را هم تعطيل كرد
  114. 1108
  115. بعد از آن ديگر گل رزي هم نبود
  116. 1109
  117. براي هيچ كس
  118. 1110
  119. تو دوام نمي آوري
  120. 1111
  121. و همين جا ميميري
  122. 1112
  123. چرا از كسي حمايت ميكني كه
  124. براي تو هيچ ارزشي قائل نيست ؟
  125. 1113
  126. يادم مي آيد كه چطور معني كلمات تغيير ميكرد
  127. 1114
  128. كلمات نا آشنايي مثل (محرمانه) و (ندامت) وحشتناك
  129. ميشدند
  130. 1115
  131. و كلماتي مثل (مراتب وفاداري) و (اطاعت) قدرتمند
  132. ميشدند
  133. 1116
  134. چطور متفاوت بودن ، خطرآفرين شد ! ؟
  135. 1117
  136. ... من هنوز هم نفهميده ام
  137. 1118
  138. كه چرا "تونها" آنقدر از ما متنفر بودند
  139. 1119
  140. آنها "روث" را وقتيکه براي خريد بيرون رفته بود ، گرفتند
  141. 1120
  142. تا آنزمان ، اينقدر گريه نكرده بودم
  143. 1121
  144. طولي نكشيد كه به سراغ من هم آمدند
  145. 1122
  146. چقدر عجيب بود كه زندگي من بايد
  147. در اينچنين مكان وحشتناكي تمام بشود
  148. 1123
  149. در آن سه سال از كسي معذرت خواهي نكردم
  150. 1124
  151. من اينجا خواهم مرد
  152. 1125
  153. ذره ذره وجودم متلاشي خواهد شد
  154. 1126
  155. تمام ذراتم
  156. 1127
  157. همه غير از يك ذره
  158. 1128
  159. يك ذره
  160. 1129
  161. ذره اي كوچك و لطيف
  162. 1130
  163. و اين تنها چيزيست كه در دنيا ارزش دارد
  164. 1131
  165. و ما نبايد هرگز گمش كنيم يا از دستش
  166. بدهيم . نبايد بگذاريم كه آنها ، از ما بگيرندش
  167. 1132
  168. اميدوارم هركجا كه هستي
  169. بتواني از اينجا فرار كني
  170. 1133
  171. ! اميدوارم كه شرايط جهان تغيير كند و اوضاع بهتر بشود
  172. 1134
  173. ولي مهمتر از همه اميدوارم كه منظورم را
  174. بفهمي وقتي كه ميگويم
  175. 1135
  176. ... حتي اگر نشناسمت
  177. 1136
  178. .... حتي اگر هرگز نتوانيم همديگر را ببينيم
  179. 1137
  180. ... با هم بخنديم و گريه كنيم
  181. 1138
  182. يا ببوسمت
  183. 1139
  184. ولي دوستت دارم
  185. 1140
  186. با تمام وجودم
  187. 1141
  188. دوستت دارم
  189. 1142
  190. والري
  191. 1143
  192. من بايد به اطلاعت برسانم كه شما
  193. در دادگاه ويژه محكوم شده ايد
  194. 1144
  195. و در صورتي كه با ماهمكاري نكني
  196. اعدام خواهي شد
  197. 1145
  198. ميفهمي چي دارم بهت ميگويم ؟
  199. 1146
  200. بله
  201. آماده همكاري هستي ؟
  202. 1147
  203. نه
  204. بسيار خوب
  205. 1148
  206. خانم هاموند رو به سلولش برگردانيد
  207. 1149
  208. گروه اعدام را آماده كنيد
  209. 1150
  210. و ببريدش به پشت ساختمان واعدامش کنيد
  211. 1151
  212. وقتشه
  213. 1152
  214. من آماده ام
  215. 1153
  216. ببين ، تنها چيزي كه آنها ميخواهند مقداري اطلاعات است
  217. 1154
  218. فقط يه چيزي بهشان بگو
  219. 1155
  220. ممنون
  221. 1156
  222. ولي من پشت ديوار ساختمان اعدام خواهم شد
  223. 1157
  224. خوب پس تو ديگه از چيزي نخواهي ترسيد
  225. ! و كاملا آزاد خواهي بود
  226. 1158
  227. چي ؟
  228. 1159
  229. ! سلام ايوي
  230. 1160
  231. تو
  232. 1161
  233. تو بودي ؟
  234. بله
  235. 1162
  236. اون واقعا تو نبودي ؟
  237. 1163
  238. گوردون بود ؟
  239. متاسفم ، آقاي ديتريكت مرده
  240. 1164
  241. ولي او كه بازداشت شده
  242. 1165
  243. ولي وقتي كه توي خانه اش
  244. ! يك قرآن پيدا كردند ، اعدام شد
  245. 1166
  246. ! خداي من
  247. 1167
  248. خوشبختانه قبل از اينكه آنها بگيرنت من گرفتمت
  249. تو منو گرفتي ؟
  250. 1168
  251. تو با من اينكاررا كردي ؟
  252. 1169
  253. تو موهاي من را تراشيدي ؟
  254. 1170
  255. تو من را شكنجه كردي ؟
  256. 1171
  257. تو من را شكنجه كردي ؟
  258. 1172
  259. چرا ؟
  260. 1173
  261. تو گفتي كه آرزويت اينست كه بدون ترس زندگي
  262. كني . اي كاش راه ساده تري هم مي بود
  263. 1174
  264. ولي نبود
  265. 1175
  266. ميدانم كه شايد هرگز من را نبخشي
  267. 1176
  268. ولي اگر ميدانستي كه چقدر براي من سخت بود
  269. 1177
  270. من هر روز چيزي را كه تو الان در من
  271. مي بيني در خودم مي ديدم
  272. 1178
  273. هر روز ميخواستم تمامش كنم
  274. 1179
  275. ولي هر روزي كه تو در مقابل تسليم شدن مقاومت
  276. ميكردي من هم ناچار به ادامه ميشدم
  277. 1180
  278. تو مريضي ، تو شيطاني
  279. 1181
  280. ، تو ميتوانستي تمامش كني
  281. ميتوانستي تسليم بشوي ، ولي نشدي
  282. 1182
  283. چرا ؟
  284. ولم كن . ازت متنفرم
  285. 1183
  286. خودشه ، من هم اول فكر ميكردم
  287. كه اين حس نفرت است
  288. 1184
  289. ! نفرت تمام چيزي بود كه ميشناختم
  290. تمام دنياي من را ساخته بود
  291. 1185
  292. نفرت به من آموخته بود كه چطور غذا بخورم
  293. چطور بنوشم و چطور بخوابم
  294. 1186
  295. و فكر ميكردم با تمام اين نفرتي كه توي
  296. رگهايم جريان دارد ، خواهم مرد
  297. 1187
  298. ولي بعدا" اتفاقي افتاد
  299. 1188
  300. همان اتفاقي كه الان براي تو افتاده است
  301. 1189
  302. خفه شو! نميخواهم به دروغهايت گوش كنم
  303. 1190
  304. پدرت گفت كه هنرمندان براي بيان حقيقت
  305. ! دروغ هم ميگويند
  306. 1191
  307. بله ، من دروغ گفتم
  308. 1192
  309. ولي چون بهش اعتقاد داشتي
  310. به حقيقتي در مورد خودت پي بردي
  311. 1193
  312. نه
  313. چيزي كه توي زندان حقيقت بود الان هم حقيقت است
  314. 1194
  315. احساسي كه تو در زندان داشتي
  316. 1195
  317. من ديگر نميتوانم احساس كنم
  318. 1196
  319. ايوي ! ازش فرار نكن
  320. ! تو تمام زندگيت را در حال فرار بوده اي
  321. 1197
  322. نميتوانم نفس بكشم
  323. 1198
  324. من تنگي نفس دارم
  325. 1199
  326. ! به من گوش كن ايوي
  327. 1200
  328. اين مهمترين لحظه زندگي توست . آنرا بپذير
  329. 1201
  330. آنها پدر، مادر و برادرت را ازتو گرفتند
  331. 1202
  332. آنها تو را به زندان انداختند و به غير از
  333. زندگيت ، همه چيز را از تو گرفتند
  334. 1203
  335. و تو به همه اينها اعتقاد داري . نداري ؟
  336. 1204
  337. تنها چيزي كه برايت مانده بود ، زندگيت بود
  338. 1205
  339. لطفا
  340. و چيز ديگر را هم پيدا كردي
  341. 1206
  342. تو در آن زندان چيزي را پيدا كردي
  343. كه برايت از زندگي مهمتر بود
  344. 1207
  345. ... وقتي آنها تو را تهديد به مرگ كردند
  346. 1208
  347. تو به آنها گفتي كه براي مرگ آماده اي
  348. 1209
  349. ايوي ! تو با مرگ روبرو شدي
  350. 1210
  351. ولي آرام بودي
  352. 1211
  353. حالا هم سعي كن همان احساس را داشته باشي
  354. 1212
  355. ! خدايا
  356. 1213
  357. حس ميكنم
  358. 1214
  359. بله ؟
  360. 1215
  361. گيج هستم
  362. 1216
  363. به هوا احتياج دارم
  364. 1217
  365. به هواي بيرون احتياج دارم
  366. 1218
  367. اينجا يك آسانسور هست كه
  368. ما را به پشت بام ميبرد
  369. 1219
  370. خدا توي باران است
  371. 1220
  372. ! وي
  373. 1221
  374. من ميرم
  375. 1222
  376. توي اين 872 آهنگ وجود داره
  377. 1223
  378. من همه را گوش كردم ولي با هيچكدام نرقصيدم
  379. 1224
  380. صداي من را نميشنوي ؟
  381. بله
  382. 1225
  383. من نميتوانم اينجا بمانم
  384. 1226
  385. ميدانم
  386. 1227
  387. براي همين هم درها ديگر قفل نيستند
  388. 1228
  389. من ميخواستم اين يادداشت را نگه دارم ولي
  390. 1229
  391. وقتي فهميدم كه تو آنرا نوشته اي ، پشيمان شدم
  392. 1230
  393. من ننوشته ام
  394. 1231
  395. ميتوانم قبل از رفتن چيزي نشانت بدهم ؟
  396. 1232
  397. پس اون واقعي بوده ؟
  398. بله
  399. 1233
  400. خوشگل بوده
  401. 1234
  402. ميشناختيش ؟
  403. نه
  404. 1235
  405. اون نامه را قبل از مرگش نوشته بود
  406. 1236
  407. و همانطوري به دست من رسيد كه به دست تو هم رسيد
  408. 1237
  409. پس اون اتفاقات واقعا" افتاده اند ؟
  410. 1238
  411. بله
  412. و تو هم كنار سلول او زنداني بودي
  413. 1239
  414. و اين همه ماجرا بوده
  415. 1240
  416. و تو برگشتي سراغشان براي انتقام
  417. از كاري كه با او كرده اند
  418. 1241
  419. و كاري كه با تو كردند
  420. اتفاقي كه براي من افتاد من را ساخت
  421. 1242
  422. اين يك قانون جهان هستي است
  423. 1243
  424. ! هرعملي يك عكس العمل موافق و مخالف دارد
  425. 1244
  426. تو اينجوري به قضيه نگاه ميكني ؟
  427. 1245
  428. مثل يك معادله ؟
  429. اتفاقي كه بر من گذشت هولناك بود
  430. 1246
  431. و از تو يك هيولا ساخت
  432. 1247
  433. ميداني به کجا ميروي ؟
  434. نه
  435. 1248
  436. اين قضه قبلا" من را ميترسانيد
  437. 1249
  438. ولي فكر ميكنم كه بايد ازتو تشكر كنم
  439. 1250
  440. ممنونم
  441. 1251
  442. خداحافظ
  443. 1252
  444. ! ايوي
  445. 1253
  446. ميتوانم چيزي ازتو بخواهم ؟
  447. 1254
  448. اگر بتوانم يك آرزو داشته باشم
  449. آرزوم اينست كه يكبار ديگر بتوانم ببينمت
  450. 1255
  451. قبل از 5 نوامبر
  452. 1256
  453. باشه
  454. 1257
  455. ممنون
  456. 1258
  457. جناب صدراعظم ! ميدانم كه هيچكس تمايلي
  458. ... به اين بحث نداره ولي
  459. 1259
  460. اگر قراره كه ما براي هر حادثه اي آماده باشيم
  461. 1260
  462. نبايد اين مساله را ناديده بگيريم
  463. 1261
  464. گزارشي كه پيش روي شماست
  465. به وسيله متخصصين مواد منفجره تهيه شده است
  466. 1262
  467. ... و ميگويد كه
  468. 1263
  469. ! منطقي ترين روشي كه تروريست
  470. ... ميتواند از آن استفاده كند
  471. 1264
  472. حمله هوايي ميتواند باشد
  473. 1265
  474. ... البته گزارش ديگري هم هست كه
  475. 1266
  476. حمله زيرزميني از راه تونلهاي زير ساختمان
  477. مجلس را پيشنهاد ميكند
  478. 1267
  479. هر چند كاملا" بسته شده اند
  480. 1268
  481. چه كسي اين گزارش را آماده كرده ؟
  482. 1269
  483. سربازرس فينچ
  484. 1270
  485. آقاي فينچ ! شما مدركي هم براي اين ادعا داريد ؟
  486. 1271
  487. نه قربان ، فقط حس ميزنم
  488. 1272
  489. ... اگر من از يك چيز مطمئن باشم بازرس
  490. 1273
  491. اون اينست كه اين حكومت با
  492. ! احساسات شما پابرجا نخواهد ماند
  493. 1274
  494. آقاي داسكومب ! ما الان به يك چيز احتياج داريم
  495. 1275
  496. و آن هم يك پيام واضح و روشن به ملت است
  497. 1276
  498. اين پيام بايد در تمام روزنامه‌ها نوشته بشود
  499. 1277
  500. از تمامي راديوها شنيده بشود و
  501. در تمام كانالهاي تلويزيون نمايش داده شود
  502. 1278
  503. اين پيام بايد در تمامي شبكه ها پخش شود
  504. 1279
  505. من ميخواهم كه اين كشور متوجه بشود
  506. ! كه ما در موقعيتي حساس قرار داريم
  507. 1280
  508. همه زنان ، كودكان و مردان بايد بدانند
  509. ! كه ما چقدر به هرج ومرج نزديك شده ايم
  510. 1281
  511. ... همه
  512. 1282
  513. همه بايد بفهمند كه چرا به اين حكومت احتياج دارند
  514. 1283
  515. جنگ داخلي در آمريكا به اروپا هم نزديك ميشود
  516. 1284
  517. كارشناسان ميگويند كه كمبود آب به دليل
  518. كاهش بارندگي در سالهاي پيش است
  519. 1285
  520. به گفته مقامات رسمي : آب جيره بندي خواهد شد
  521. 1286
  522. پليس 9 مظنون را بازداشت كرد
  523. 1287
  524. تو اين چرت وپرتها را باور ميكني ؟
  525. 1288
  526. در بيرون از محوطه قرنطينه ، 27 نفر
  527. به دليل حمله ميكروبي كشته شدند
  528. 1289
  529. مقامات رسمي شاهدي را كه با
  530. تروريست "وي" رابطه داشته ، معرفي كردند
  531. 1290
  532. كه اين حادثه را به قضيه "سنت مري" مربوط ميكند
  533. 1291
  534. دوست من در اداره اطلاعات به چيزهاي جديدي
  535. رسيده است
  536. 1292
  537. آنها سه نفر بودند
  538. 1293
  539. جاسوس سري
  540. 1294
  541. همه مامورهاي اطلاعاتي زير نظر آقاي "كريدي" بودند
  542. 1295
  543. آلن پرسي ، رابرت كيسي ، ويليام راك وود
  544. 1296
  545. روز بعد از انفجار سنت مري
  546. 1297
  547. پرسي با يك گلوله و "كيز" در يك آتش سوزي كشته شدند
  548. 1298
  549. ولي "روك وود" ناپديد شد
  550. 1299
  551. اين ماجراها درد معده مرا برگردانده است
  552. 1300
  553. "روك وود" ؟
  554. 1301
  555. اون اسم
  556. 1302
  557. لعنتي ! پرونده اطلاعاتيش دستكاري شده
  558. 1303
  559. ولي او از كجا تو را پيدا كرده ؟
  560. 1304
  561. چكار بايد بكنيم ؟
  562. 1305
  563. من يك پليسم و بايد بفهمم
  564. 1306
  565. وقتي رسيدم نامه اش را باز كرده بودند
  566. 1307
  567. معده ام درد ميكند
  568. 1308
  569. ديگر رسيده ايد بازرس
  570. 1309
  571. به ما ميكروفن وصل نيست
  572. 1310
  573. متاسفم ؛ ولي مردي در موقعيت من
  574. در زندگيش بايد محتاطانه عمل کند
  575. 1311
  576. تو براي ما اطلاعاتي داري ؟
  577. نه شما اطلاعات احتياج نداريد
  578. 1312
  579. همه اسمها و تاريخها توي مغز تو هست
  580. 1313
  581. چيزي كه شما احتياج داريد يك قصه است
  582. 1314
  583. ولي قصه‌ها ميتوانند دروغ يا راست باشند
  584. 1315
  585. اين ديگر به قضاوت شما بستگي دارد ، بازرس
  586. 1316
  587. داستان ما هم مثل داستانهاي ديگر شروع ميشود
  588. 1317
  589. يك سياستمدار جوان و آينده دار
  590. 1318
  591. مردي شديدا" مذهبي و عضو حزب محافظه كار
  592. 1319
  593. او فردي متعصب بود و براي قوانين سياست
  594. هيچ ارزشي قائل نميشد
  595. 1320
  596. هر چقدر كه قدرتمندتر ميشد
  597. تعصباتش هم بيشتر آشكار ميشدند
  598. 1321
  599. و هوادارنش مهاجم تر
  600. 1322
  601. سرانجام ، او طرحي داد به اسم (امنيت ملي) و
  602. 1323
  603. در ابتدا همه تصور ميكردند كه اين طرح فقط
  604. ! تحقيقات مسالمت آميز علمي است
  605. 1324
  606. لذا بي توجه به هزينه‌ها اين طرح دنبال شد
  607. 1325
  608. ولي در واقع هدف اصلي اين طرح
  609. كسب قدرت بيشتر بود
  610. 1326
  611. ! تسلط كامل و اطاعت محض
  612. 1327
  613. اگر چه آن طرح پايان خشونت باري داشت
  614. 1328
  615. ولي كوششهاي افراد دست اندركار
  616. در آن پروژه بيهوده نبود
  617. 1329
  618. حوادثي كه بعد از آن ، از خون يكي از
  619. قربانيان ادامه پيدا كرد
  620. 1330
  621. خطرناك ترين ويروسي را كه ميتواني
  622. تصور کن
  623. 1331
  624. و حالا تصور كن شما و فقط شما داروي آنرا
  625. داشته باشيد
  626. 1332
  627. حالا اگر هدف نهايي شما كسب قدرت باشد
  628. چرا از آن به عنوان يك سلاح استفاده نكني ؟
  629. 1333
  630. خوب ، در اين نقطه از داستان ما ، آقاي عنكبوت
  631. وارد ماجرا ميشود
  632. 1334
  633. مردي بي وجدان و بي اخلاق
  634. 1335
  635. كه هدف ، برايش وسيله را توجيه ميكند
  636. 1336
  637. او پيشنهاد كرد كه هدف آن سلاح ، نه دشمنان كشور
  638. 1337
  639. بلكه خود كشور باشد
  640. 1338
  641. براي افزايش تاثير حمله ، سه نقطه انتخاب شدند
  642. 1339
  643. يك مدرسه ، يك ايستگاه مترو و يك تصفيه خانه آب
  644. 1340
  645. ! درهفته‌هاي اول هزاران نفر كشته شدند
  646. 1341
  647. تصفيه خانه آلوده شد
  648. 1342
  649. البته مقامات سعي كردند كه
  650. ! تاثيرات مرگبار آنرا كنترل كنند
  651. 1343
  652. ولي تاثيرات مخربش از
  653. راه مترو گسترش پيدا كرد
  654. 1344
  655. با استفاده از رسانه‌ها ، ترس و وحشت
  656. گسترش پيدا نمود
  657. 1345
  658. ايجاد تفرقه و گسست ميان مردم
  659. و سرانجام هدف اصلي نمايان شد
  660. 1346
  661. "قبل از واقعه "سنت مري
  662. 1347
  663. هيچ كس نميتوانست نتيجه انتخابات
  664. آن سال را پيش بيني بكند
  665. 1348
  666. ولي انگار معجزه اي رخ داده باشد
  667. 1349
  668. ! بعضيها ميگفتند كه اراده خداوند در كار بوده
  669. 1350
  670. ولي در واقع اين تأثير يك شركت داروسازي
  671. بود كه به وسيله سران حزب اداره ميشد
  672. 1351
  673. كه همه آنها را بسيار ثروتمند كرد
  674. 1352
  675. يك سال بعد چند نفر افراطي
  676. در مورد حادثه دستگير و اعدام شدند
  677. 1353
  678. و يك بناي ياد بود هم به ياد قربانيان حادثه ساخته شد
  679. 1354
  680. ولي هدف اصلي اين پروژه در واقع ايجاد وحشت بود
  681. 1355
  682. وحشت به ابزار اصلي حكومت تبديل شد
  683. 1356
  684. ... و مسولان اصلي كشور
  685. 1357
  686. توسط صدر اعظم جديد منصوب شدند
  687. 1358
  688. بقيه ماجرا به گفته آنها تاريخ بود
  689. 1359
  690. تو ميتواني اينها را اثبات كني ؟
  691. من كه ديگر وجود خارجي ندارم
  692. 1360
  693. بسيار خوب ، ما ميخواهيم شما را
  694. تحت حفاظت قرار دهيم
  695. 1361
  696. بله ، ميدانم
  697. 1362
  698. ولي اگر به آن اطلاعات احتياج داريد
  699. بايد كاري را كه من ميگويم ، انجام دهيد
  700. 1363
  701. كريدي" را بصورت 24 ساعته تحت نظر بگيريد"
  702. 1364
  703. وقتي كه من مطمئن شدم
  704. او ديگر توي كارهاي من فضولي نميكند
  705. 1365
  706. با شما دوباره تماس ميگيرم
  707. 1366
  708. تا آن موقع خداحافظ
  709. 1367
  710. روك وود
  711. 1368
  712. چرا قبلا" خودت را نشان ندادي ؟
  713. 1369
  714. منتظر چي بودي ؟
  715. 1370
  716. منتظر تو بازرس
  717. 1371
  718. به تو احتياج داشتم
  719. 1372
  720. او اينجا چكار ميكنه ؟
  721. 1373
  722. كريدي خزنده ! من كه نميخواهم بدانم
  723. 1374
  724. ! صدراعظم ديگر نميتواند به شما اعتماد كند
  725. آقاي کريدي ، درسته ؟
  726. 1375
  727. و ما هر دو ميدانيم چرا
  728. 1376
  729. ... بعد از اينكه ساختمان مجلس را منفجر كردم
  730. 1377
  731. تنها شانس صدراعظم اينست كه
  732. كسي را بعنوان مقصر معرفي كند
  733. 1378
  734. و او كي خواهد بود ؟
  735. 1379
  736. ! شما آقاي كريدي
  737. 1380
  738. مردي به باهوشي شما حتما به اين موضوع فكر كرده
  739. 1381
  740. مردي به باهوشي شما حتما نقشه اي هم داره
  741. 1382
  742. به همين دليل هم هست كه
  743. صدراعظم "ساتلر" ديگر به تو اعتماد ندارد
  744. 1383
  745. به همين دليل است كه الان تحت نظرهستيد
  746. 1384
  747. و به همين دليل در تمام خانه شما
  748. دوربين كار گذاشته شده است
  749. 1385
  750. و ميكروفون روي تمام تلفنها
  751. 1386
  752. کنترل کامل
  753. 1387
  754. مردي به باهوشي شما حتما ميداند
  755. 1388
  756. چي ميخواهي ؟
  757. 1389
  758. ساتلر
  759. 1390
  760. آقاي كريدي ! ميدانيد كه اين اتفاق خواهد افتاد
  761. 1391
  762. ميدانستي كه روزي يا تو بايد بماني يا ساتلر
  763. 1392
  764. به همين دليل هم "ساتلر" يك مخفيگاه زيرزميني
  765. براي خودش درست كرده است
  766. 1393
  767. و باز به همين دليل تو هم آدمهاي خودت را
  768. نزديك "ساتلر" کاشته اي
  769. 1394
  770. مرداني كه فقط منتظر دستور تو هستند
  771. 1395
  772. چه چيزي من را از اين قضيه نجات ميدهد ؟
  773. 1396
  774. من
  775. 1397
  776. اگر قبول كردي روي در جلويي
  777. يک علامت ضربدر بزن
  778. 1398
  779. چرا بايد به تو اعتماد كنم ؟
  780. 1399
  781. چون فقط اينطوري دست از سرت برميدارم
  782. 1400
  783. موندگو ! گذشته خودت بود كه نابودت كرد
  784. نه شمشير من
  785. 1401
  786. برويم بالا ؟
  787. 1402
  788. تو درخت خودت را پيدا كردي
  789. 1403
  790. چندين هفته است ، خبري نشده
  791. 1404
  792. پس او منتظر چيست ؟
  793. 1405
  794. بله ؟ بازرس تلفن براي شماست
  795. 1406
  796. بله
  797. شما سربازرس فينچ هستيد ؟
  798. 1407
  799. بله
  800. او كاپيتان كلارك است
  801. 1408
  802. شماره 137 قبرستان منطقه سوسند
  803. 1409
  804. پيدايش كرديم
  805. كي را پيدا كرديد ؟
  806. 1410
  807. ويليام رووكوود ، كسي كه دنبالش بوديد
  808. 1411
  809. چند هفته پيش گزارشتان را ديدم
  810. 1412
  811. پيدايش كردم
  812. 1413
  813. اطلاعاتيها جسدش را برده بودند
  814. بدون اسم و مشخصات ، تا الان
  815. 1414
  816. ويليام رووكوود مرده ؟
  817. بله ، بيست سال پيش
  818. 1415
  819. لعنتي
  820. 1416
  821. ... پس اون آشغالي كه آنجا نشسته بود
  822. 1417
  823. و هر چيزي را كه خواست به خورد من داد
  824. 1418
  825. الان چكار بايد بكنيم بازرس !؟
  826. 1419
  827. كاري را كه قبلا بايد ميكرديم
  828. 1420
  829. او را پيدا ميكنيم
  830. 1421
  831. ... آقايان
  832. 1422
  833. هر روزي كه به ماه نوامبر نزديكتر ميشويم
  834. 1423
  835. هر روزي که آن مرد آزاد باشد
  836. 1424
  837. براي ما يك شكست محسوب ميشود
  838. 1425
  839. 347 روز
  840. 1426
  841. 347 شكست
  842. 1427
  843. جناب صدراعظم ! ما اختيار كافي نداريم
  844. 1428
  845. ما داريم زير بي لياقتيهاي شما
  846. ! دفن ميشويم ، آقاي كريدي
  847. 1429
  848. متوجه ام
  849. 1430
  850. اريك فينچ
  851. بله ؟
  852. 1431
  853. لعنتي
  854. 1432
  855. چند تا رسيده ؟
  856. 1433
  857. تا جاي كه شمرده ايم هشت بسته
  858. 1434
  859. هزاران عدد ديگر هم البته هست
  860. يا مسيح
  861. 1435
  862. هر كس كه اين ماسك را بزند ، بايد بازداشت بشود
  863. 1436
  864. پولهايت را بده
  865. 1437
  866. ما به محاصره درآمده ايم ، همه شهر ديوانه شده
  867. 1438
  868. اين دقيقا چيزيست كه او ميخواهد
  869. چي ؟
  870. 1439
  871. هرج و مرج
  872. 1440
  873. آقاي كريدي ! من شخص شما را
  874. براي اين موضوع مقصر ميدانم
  875. 1441
  876. مشكل اينست كه او ما را بهتر از خودمان ميشناسد
  877. 1442
  878. براي همين ديشب من به "لارك هيل" رفتم
  879. 1443
  880. آنجا كه قرنطينه است
  881. بايد مي ديدم
  882. 1444
  883. مدتها گذشته
  884. 1445
  885. ولي وقتي آنجا بودم ، حس عجيبي داشتم
  886. 1446
  887. ناگهان حس كردم كه همه چيز به هم ربط دارند
  888. 1447
  889. انگار ميتوانستم كل ماجرا را ببينم
  890. 1448
  891. يك زنجيره از حوادث كه
  892. به منطقه "لارك هيل" مربوط ميشوند
  893. 1449
  894. انگار ميتوانستم همه اتفاقاتي را كه افتاده ، ببينم
  895. 1450
  896. و همه اتفاقاتي كه قراراست ، به وقوع بپيوندند
  897. 1451
  898. هي ، تو
  899. 1452
  900. مثل يك الگو كه جلوي چشمهايم قرار گرفت
  901. 1453
  902. و متوجه شدم كه همه ما بخشي از او هستيم
  903. 1454
  904. و توي دام افتاده ايم
  905. 1455
  906. يعني ميداني چه اتفاقاتي قراره پيش بيايند
  907. 1456
  908. نه ، فقط حس ميكنم
  909. 1457
  910. ولي ميتوانم حدس بزنم
  911. 1458
  912. با اين همه هرج و مرج ، بالاخره
  913. يکي مرتکب اشتباهي ميشود
  914. 1459
  915. ... و وقتي آن اتفاق افتاد
  916. 1460
  917. همه چيز نفرت انگيز ميشود
  918. 1461
  919. آشوبگران در منطقه "بركستون" بازداشت شدند
  920. 1462
  921. و بعد ، "ساتلر" تنها كاري را
  922. كه خوب بلد است ، انجام ميدهد
  923. 1463
  924. در آن زمان ، تنها كاري
  925. كه "وي" انجام ميدهد ، حفظ نام خودش است
  926. 1464
  927. ... و بعد
  928. 1465
  929. امشب شب بزرگيست
  930. 1466
  931. آماده هستي ؟
  932. 1467
  933. آماده ايم ؟
  934. 1468
  935. براي اين آهنگ دلم تنگ شده بود
  936. 1469
  937. فكر نميكردم برگردي
  938. 1470
  939. گفتم كه برميگردم
  940. 1471
  941. زيبا شدي
  942. 1472
  943. ممنون
  944. 1473
  945. ميتوانم بپرسم چطور نتوانستند
  946. پيدايت کنند ؟
  947. 1474
  948. يك شماره شناسايي جعلي
  949. 1475
  950. بايد اعتراف كنم هر وقت كه
  951. صداي آژير ميشنيدم ، نگران تو ميشدم
  952. 1476
  953. من هم اوايل نگران بودم
  954. 1477
  955. ولي يكروز كه براي خريد به فروشگاه رفته بودم
  956. 1478
  957. يكي از دوستهايم توي صف پشت سر من قرار گرفت
  958. 1479
  959. آنقدر عصبي شده بودم كه
  960. پولهايم روي زمين افتاد
  961. 1480
  962. ... و دوستم پول را برداشت و
  963. 1481
  964. به من برگردانيد
  965. 1482
  966. او مستقيم توي چشمهاي من نگاه كرد
  967. 1483
  968. ولي من را نشناخت
  969. 1484
  970. كاري كه تو با من كردي واقعا جواب داد
  971. 1485
  972. ! برايت يک هديه دارم ايوي
  973. 1486
  974. ولي قبل از اينكه بهت بدهم بايد چيزي ازتو بپرسم
  975. 1487
  976. با من ميرقصي ؟
  977. 1488
  978. حالا ؟ در آستانه انقلاب تو ؟
  979. 1489
  980. انقلاب بدون رقص براي من هيچ ارزشي ندارد
  981. 1490
  982. بدم نمي آيد
  983. 1491
  984. امشب من مستقيما با ملت صحبت خواهم كرد
  985. 1492
  986. وضعيت را كاملا برايشان روشن خواهم كرد
  987. 1493
  988. امنيت اين ملت بستگي
  989. به اطاعت و فرمانبرداري كامل دارد
  990. 1494
  991. امشب ، هر معترض ، آشوبگر يا خائني
  992. 1495
  993. مايه عبرت ديگران خواهد شد
  994. 1496
  995. ! جناب صدراعظم
  996. يك احتمال وجود دارد كه ناديده گرفته شده
  997. 1497
  998. و آن چيه آقاي داسكومب !؟
  999. 1498
  1000. فرض كنيم كه تروريست پيروز بشود
  1001. نخواهد شد
  1002. 1499
  1003. ... من ميدانم كه اين مساله چقدر نامطلوبست ولي
  1004. 1500
  1005. اگر او موفق بشود و
  1006. اتفاقي براي ساختمان پيش بيايد
  1007. 1501
  1008. تنها اتفاقي كه مي افتد ، تنها تغييري كه رخ ميدهد
  1009. 1502
  1010. اينست كه فردا صبح به جاي روزنامه صبح
  1011. 1503
  1012. من استعفاي آقاي كريدي ! را خواهم خواند
  1013. 1504
  1014. آنها امشب خيلي ترسيده اند
  1015. 1505
  1016. شنيده ام كه "ساتلر" امشب
  1017. ميخواهد يك اطلاعيه عمومي بدهد
  1018. 1506
  1019. وقتش دارد ميرسد
  1020. 1507
  1021. ماجراي نقابها فكر خوبي بود
  1022. 1508
  1023. خيلي برايم عجيب بود كه
  1024. ناگهان صورت تو را همه جا ميديدم
  1025. 1509
  1026. بي خيال من ، تو ميتواني كمكم كني
  1027. 1510
  1028. براي تغييري كه
  1029. به كمك اختراع من رخ خواهد داد
  1030. 1511
  1031. دوازده شب
  1032. 1512
  1033. متوجه نميشوم
  1034. چي را ؟
  1035. 1513
  1036. چطور تو توانستي
  1037. مهمترين اتفاق زندگي من باشي
  1038. 1514
  1039. ولي من هنوز چيزي در مورد تو نميدانم
  1040. 1515
  1041. من نميدانم كجا به دنيا آمده اي
  1042. پدر و مادرت كي بودند
  1043. 1516
  1044. برادر يا خواهري داشتي ؟
  1045. 1517
  1046. من حتي نميدانم تو چه شكلي هستي
  1047. 1518
  1048. ايوي ! خواهش ميكنم
  1049. 1519
  1050. زير اين نقاب چهره اي قرار گرفته
  1051. 1520
  1052. كه چهره من نيست
  1053. 1521
  1054. اون فقط مقداري ماهيچه و استخوانه
  1055. 1522
  1056. نه چهره من
  1057. 1523
  1058. ميفهمم
  1059. 1524
  1060. ممنون
  1061. 1525
  1062. وقت زيادي نمانده است
  1063. 1526
  1064. چيزي هست كه بايد به تو بدهم
  1065. 1527
  1066. من به ساختمان مجلس خواهم رفت
  1067. 1528
  1068. تا حالا اينچنين چيزي نديده بودم
  1069. تانك ، ضد هوايي ، سربازها
  1070. 1529
  1071. آرزو كن كسي امشب خودش را نشان ندهد
  1072. 1530
  1073. ولي اگر شد فكر ميكني چه اتفاقي مي افتد ؟
  1074. 1531
  1075. اتفاقي كه وقتي مردم بدون اسلحه
  1076. 1532
  1077. جلوي آدمهاي مسلح بايستند ، مي افتد
  1078. 1533
  1079. اين طرف
  1080. 1534
  1081. ما هفته‌هاست كه داخل تونلها را ميگرديم
  1082. شما ميخواهيد اينجا چي پيدا كنيد ؟
  1083. 1535
  1084. ! بازرس
  1085. 1536
  1086. همه دارند اشتباه ميكنند ، درسته ؟
  1087. 1537
  1088. مترو؟
  1089. من فكر ميكردم آنها تمام وروديها را بسته اند
  1090. 1538
  1091. بله بستند
  1092. 1539
  1093. ده سال طول كشيد كه مسيرش را باز كردم
  1094. 1540
  1095. بگذار نشانت بدهم
  1096. 1541
  1097. اين راه به ساختمان مجلس ختم ميشود ؟
  1098. 1542
  1099. بله
  1100. 1543
  1101. پس واقعا آن اتفاق مي افتد ؟
  1102. 1544
  1103. بله اگر تو مايل باشي
  1104. 1545
  1105. چي ؟
  1106. اين هديه من به توست ، ايوي
  1107. 1546
  1108. ، همه چيزي كه دارم
  1109. كتابهايم ، خانه ام ، نمايشگاه
  1110. 1547
  1111. . همه را براي تو ميگذارم
  1112. ميتواني هر كاري كه دوست داري با اينها بكني
  1113. 1548
  1114. اين هم يك حقه ديگر است ؟
  1115. 1549
  1116. نه ، نه ، ديگر حقه اي در كار نيست
  1117. 1550
  1118. فقط حقيقت
  1119. 1551
  1120. و حقيقت اينست كه باعث شدي من به اشتباه خودم پي ببرم
  1121. 1552
  1122. و اون اينست كه تصميم براي
  1123. به حركت درآوردن اين قطار با من نيست
  1124. 1553
  1125. چر ا؟
  1126. ... براي اينكه
  1127. 1554
  1128. جهاني كه من به اون تعلق دارم
  1129. و بهش شكل دادم امشب به پايان ميرسد
  1130. 1555
  1131. و فردا جهاني تازه متولد خواهد شد
  1132. 1556
  1133. كه آدمها ، خودشان براي ساختنش مختار هستند
  1134. 1557
  1135. تو كجا ميروي ؟
  1136. 1558
  1137. ! زمانش رسيده كه به سراغ خالقم بروم
  1138. 1559
  1139. همه كارهايي را كه با من كرد تلافي كنم
  1140. 1560
  1141. وي ! صبر كن نبايد اين كار را بكني
  1142. 1561
  1143. بگذار بره ، ما ميتوانيم با هم از اينجا برويم
  1144. 1562
  1145. نه ! تو در مورد من درست ميگفتي
  1146. 1563
  1147. من جايي براي ماندن ندارم
  1148. 1564
  1149. تمام چيزي كه من ميخواستم
  1150. در انتهاي اين تونل است
  1151. 1565
  1152. اين درست نيست
  1153. 1566
  1154. نميتوانم
  1155. 1567
  1156. ملت وفادار
  1157. 1568
  1158. امشب كشور ما
  1159. 1569
  1160. كه بخاطرش ايستادگي ميكنيم
  1161. 1570
  1162. و همه چيزهايي كه براي ما با ارزشند
  1163. 1571
  1164. با توطئه اي وحشتناك روبرو شده است
  1165. 1572
  1166. منطقه امنه
  1167. 1573
  1168. و آن حمله اي خطرناك به امنيت ملي است كه
  1169. 1574
  1170. البته بي جواب هم نخواهد ماند
  1171. 1575
  1172. كجاست ؟
  1173. 1576
  1174. يا بدون مجازات
  1175. 1577
  1176. پني براي يک نفر
  1177. 1578
  1178. يك مهره نفوذي دشمن
  1179. كه ميخواهد بين ما تفرقه بياندازد
  1180. 1579
  1181. و بنيانهاي اين ملت عزيز را نابود كند
  1182. 1580
  1183. من به قول خودم عمل كردم ، تو چي ؟
  1184. 1581
  1185. درش بياريد
  1186. 1582
  1187. امشب ، مابايد استوار و پابرجا باشيم
  1188. 1583
  1189. بايد مصمم باشيم
  1190. 1584
  1191. ولي بيشتر از همه بايد اتحاد را حفظ كنيم
  1192. 1585
  1193. افرادي كه امشب در خيابانها بازداشت بشوند
  1194. 1586
  1195. عامل دشمن به حساب خواهند آمد
  1196. 1587
  1197. و بدون استثنا به عنوان تروريست
  1198. با قاطعيت محاكمه خواهند شد
  1199. 1588
  1200. ميخواهم صورتش را ببينم
  1201. 1589
  1202. امشب من به شما قول ميدهم
  1203. 1590
  1204. كه عدالت سريع و
  1205. 1591
  1206. واقعي
  1207. 1592
  1208. و بدون هيچ نرمشي اجرا خواهد شد
  1209. 1593
  1210. ! نه ، خداي من
  1211. 1594
  1212. پس بالاخره همديگر را ديديم
  1213. 1595
  1214. ! من برايت يك هديه دارم جناب صدراعظم
  1215. 1596
  1216. هديه خداحافظي
  1217. 1597
  1218. براي همه كارهاي كه كردي
  1219. 1598
  1220. ... و تنها كاري كه نكردي
  1221. 1599
  1222. ! خداحافظ ، صدراعظم
  1223. 1600
  1224. ! آقاي كريدي
  1225. 1601
  1226. استعفا
  1227. 1602
  1228. حالا كارمان تمام شد
  1229. 1603
  1230. بهتره يك نگاهي هم به صورت تو بيندازيم
  1231. 1604
  1232. نقابت را بردار
  1233. 1605
  1234. نه
  1235. 1606
  1236. كارت تمامه ؛ برايت مهم نيست
  1237. 1607
  1238. تو مثل اون گريه نخواهي كرد
  1239. تو از مرگ نميترسي . درسته ؟
  1240. 1608
  1241. تو هم مثل من هستي
  1242. 1609
  1243. نه ، تنها وجه مشترك من و تو
  1244. اينست كه هر دوتايمان خواهيم مُرد
  1245. 1610
  1246. فكر ميكني چطور اين اتفاق ممكنه بيافتد ؟
  1247. 1611
  1248. با دستهاي من دور گردن تو
  1249. 1612
  1250. چرت
  1251. 1613
  1252. چكار ميخواهي بكني ؟
  1253. 1614
  1254. ما اينجا را پاكسازي خواهيم كرد
  1255. هيچ اثري از تو نميماند
  1256. 1615
  1257. هيچ چيز غير از اون چاقوها و كاراته بازي تو
  1258. 1616
  1259. ما تفنگ داريم
  1260. 1617
  1261. نه ، شما گلوله داريد و اميدوار باش
  1262. وقتي كه خشابهايتان خالي شد
  1263. 1618
  1264. من ديگر زنده نباشم چون اگر باشم
  1265. 1619
  1266. تو قبل از اينكه خشابت را پر كني ، خواهي مُرد
  1267. 1620
  1268. غير ممكنه
  1269. 1621
  1270. بكشيدش
  1271. 1622
  1272. نوبت منه
  1273. 1623
  1274. بمير، بمير
  1275. 1624
  1276. چرا نمي ميري ؟
  1277. 1625
  1278. چرا نمي ميري ؟
  1279. 1626
  1280. پشت اين نقاب چيزي بيش از يك جسم است
  1281. 1627
  1282. ! پشت اين نقاب يك آرمانه ! آقاي كريدي
  1283. 1628
  1284. و آرمانها ضد گلوله هستند
  1285. 1629
  1286. محوطه خروجي و داخلي امنه ، قربان
  1287. 1630
  1288. من ژنرال آكرويد هستم
  1289. 1631
  1290. ارتباطات در حداقل باشد
  1291. 1632
  1292. نميخواهم بيشتر از اين كه هست اوضاع
  1293. بهم بريزد
  1294. 1633
  1295. ! وي
  1296. 1634
  1297. ما بايد خونريزي تو را بند بياوريم
  1298. 1635
  1299. نه ، خواهش ميكنم . كار من تمام شد و خوشحالم
  1300. 1636
  1301. اين حرف را نزن
  1302. 1637
  1303. بهت گفتم فقط حقيقت را ميگويم
  1304. 1638
  1305. من 20 سال منتظر چنين روزي بودم
  1306. 1639
  1307. هيچ چيز ديگري برايم وجود نداشت
  1308. 1640
  1309. تا اينكه تو را ديدم
  1310. 1641
  1311. و همه چيز تغيير كرد
  1312. 1642
  1313. من عاشقت شدم
  1314. 1643
  1315. كاري كه فكر نميكردم بتوانم انجامش دهم
  1316. 1644
  1317. وي ! نبايد بميري
  1318. 1645
  1319. ... اين قشنگترين چيزيست كه
  1320. 1646
  1321. تو ميتوانستي به من بدهي
  1322. 1647
  1323. ! وي
  1324. 1648
  1325. ! وي
  1326. 1649
  1327. تحركاتي در خيابانهاي اطراف گزارش شده
  1328. 1650
  1329. اينجا محوطه بيروني است ؛ ما تحركاتي را گزارش ميكنيم
  1330. 1651
  1331. صبر كن ، دست نگهدار
  1332. 1652
  1333. تو ايوي هاموند هستي ؟
  1334. 1653
  1335. تموم شد ؟
  1336. 1654
  1337. تقريبا
  1338. 1655
  1339. صبر كن ، دستت را از روي اون اهرم بردار
  1340. 1656
  1341. نه
  1342. 1657
  1343. دشمن به سرعت نزديك ميشود . دستور چيه ؟
  1344. 1658
  1345. هيچ دستوري نرسيده
  1346. 1659
  1347. نه از كريدي
  1348. 1660
  1349. و نه از صدراعظم
  1350. 1661
  1351. چرا اين كار را ميكني ؟
  1352. 1662
  1353. چون اون راست ميگفت
  1354. در مورد چي ؟
  1355. 1663
  1356. كه اين كشور
  1357. بيشتر از يك ساختمان به اميد احتياج دارد
  1358. 1664
  1359. دست نگهداريد ، دست نگهداريد
  1360. 1665
  1361. ! يا عيسي مسيح
  1362. 1666
  1363. وقتش است
  1364. 1667
  1365. بگو
  1366. 1668
  1367. شما به موسيقي علاقه داريد آقاي فينچ !؟
  1368. 1669
  1369. همان موسيقي ؟
  1370. 1670
  1371. بله
  1372. 1671
  1373. موسيقي اون
  1374. 1672
  1375. اون كي بود ؟
  1376. 1673
  1377. او "ادموند دانته" بود
  1378. 1674
  1379. او پدرم بود
  1380. 1675
  1381. و مادرم
  1382. 1676
  1383. برادرم
  1384. 1677
  1385. دوستم
  1386. 1678
  1387. او، تو بود
  1388. 1679
  1389. و من
  1390. 1680
  1391. او ، همه ما بود
  1392. 1681
  1393. هيچكس آن شب را فراموش نميكند
  1394. 1682
  1395. و معنايي را كه براي اين كشور داشت
  1396. 1683
  1397. ولي من هرگز آن مرد را فراموش نميكنم
  1398. و معنايي که براي من داشت
  1399. 1684
  1400. انتقام ، اساس اردوگاه شر و پليدي ميباشد
  1401. ! انتقام ، زمانيست که نمي توان بخشيد
  1402. 1685
  1403. در بيدادگاه اردوگاه شيطان ، انسان حق اشتباه کردن
  1404. را نداشته ! و در صورت ارتکاب ، بايد ازش انتقام گرفت
  1405. 1686
  1406. مترجم : کارلوس ... وبلاگ فلسفه شعور
  1407. www.falsafeyeshour.blogfa.com

Statistics

Number of downloads 194
Number of units 5
Number of lines 3K
Number of lines per unit 774.6
Number of characters 60K
Number of characters per line 15.65

No comments